responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 112

تعدّى و تجاوز به من را نداشته باشد! و نام مرا از لوح خاطرش به فراموشى انداز همانطور كه نام خودت را از لوح خاطرش به بوته نسيان سپردى!

و چنان گوش و چشم و زبان و دست و پا و دل و جميع اعضاء و جوارح او را مبتلا به مرض و درد كن تا بكلّى از من منصرف شود؛ و او را درمان منما تا بواسطه مشغول شدنش به خودش و دردها و گرفتاريهايش ديگر وقت و توان و قدرت آنرا نداشته باشد تا به من مشغول شود و ياد من در سرش بيايد. و كفايت كن مرا اى كفايت كننده آنچه را كه جز تو آنرا كفايت نمى‌نمايد؛ چرا كه تو تنها كفايت كننده‌اى و كفايت كننده‌اى جز تو وجود ندارد، و باز كننده‌اى هستى كه هيچ باز كننده و گشاينده و زداينده اندوه و غم غير از تو وجود ندارد، و فريادرسى هستى كه هيچ فريادرسى جز تو نيست، و پناه دهنده‌اى مى‌باشى كه هيچ پناه دهنده‌اى غير از تو وجود ندارد»!

كلام حدّاد: از اولياء خدا شرّ و ضرر و بدى تراوش ندارد؛ همه‌اش خير محض است‌

جوابى كه ايشان دادند اين بود كه: اين دعا همه‌اش طلب خير است و رحمت، گرچه بصورت عبارت و كلام، نفرين و لعنت مى‌نمايد. و بطور كلّى تمام لعنت‌هائى كه خداوند ميكند يا در لسان پيامبر و ائمّه طاهرين صلواتُ الله و سلامهُ عليهم أجمعين وارد است، همگى خير است، خير محض. و از خدا و أولياء وى غير از خير تراوش نمى‌نمايد.

كلام حدّاد: نفرين و لعنت اولياى خدا بر دشمنان، نفعى است عائد به دشمنان نه به خودشان‌

اين لعنت‌ها و نفرين‌ها براى شخص متجاوز است؛ نه مرد مؤمن متّقىِ به كار خود مشغول. و هر چه به آن مرد متعدّى و ستمگر عمر داده شود و صحّت و قدرت داده شود، همه را صرف در مضارّ خود و تعدّى به حريم مظلومان مى‌كند. بنابراين محدود كردن سلامتى و قدرت و حيات او، دفع ضرر است؛ و دفع ضرر در حقيقت نفع است.

ما با اين ديدگان طبيعى و حسّى خود مى‌پنداريم خير هميشه در سلامتى و قدرت و حيات است بدون ملاحظه واقعيّت حيات، از نيّت خوب يا بد، و از

نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 112
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست