نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 108
ميفرمودند: من پس از مراجعت به كربلا، غير
از اوقاتى كه آقا به كربلا مشرّف مىشدند، گهگاهى در اوقات زيارتى و غير زيارتى به
نجف مشرّف مىشدم. يك روز از كربلا به نجف رفتم و براى آقا پنجاه فلس (يك بيستم
دينار عراقى) بردم. آقا در منزل جُدَيْدَه بودند (شارع دوّم) هوا گرم بود، و ديدم
آقا خواب است. با خود گفتم: اگر در بزنم آقا بيدار مىشود. كنار در حياط آقا در
خيابان به روى زمين نشستم و بقدرى خسته بودم كه خوابم برد. سپس كه ساعتى گذشت،
ديدم آقا خودش آمده بيرون و بسيار ملاطفت و محبّت فرمود، و مرا به درون برد. من
پنجاه فلس را بحضورش تقديم كردم و برگشتم.
تعبّد شديد حاج سيّد هاشم به احكام شرعيّه
مرحوم حدّاد بسيار نسبت به امور شرع و احكام فقهيّه متعبّد بود و
محال بود حكمى را بداند و عمل نكند؛ حتّى مستحبّات و ترك مكروهات. خود چراغى بود
نورانى از علم؛ ولى از باب حفظ شرع و احكام شرع، در امور عباديّه و احكام جزئيّه
تقليد ميكرد. در همين سفر در بالاى بام خانه در شب عرفه كه ايضاً جمعى از اهل نجف
و كاظمين و بغداد و سماوه و غيرها مجتمع بودند، پس از نماز مغرب و عشا كه
ميخواستند غذاى مختصرى داده و حضّار به اعمال ليله عرفه و زيارت مشغول شوند، با
بهجتى هر چه تمامتر فرمود: فلان سيّد، سَيِّدُ الطّآئفتَيْن است (يعنى هم مجتهد در
امر شريعت و هم مجتهد در امر طريقت).
و سپس فرمود: من تا بحال از آقا شيخ هادى شيخ زين العابدين[1]
[1] - مرحوم شيخ زين العابدين مرندى از اعاظم علماء و
مجتهدين و زهّاد معروف در نجف اشرف بودهاند و داراى سه پسر: شيخ مهدى، و شيخ
هادى، و شيخ هدايت الله؛ و همه از اعاظم علماء و مجتهدين و مشهور به قدس و تقوى.
بنده در نجف اشرف كه بودم خدمت دو پسر بزرگوار رسيدهام، ولى چون آقا شيخ هدايت
الله به مرند و تبريز مراجعت نموده بودند، از فيض محضرشان محروم بودم.
و چون شيخ زين العابدين غالباً در
منزل بوده است و يك نفر از آقازادگان هم بايد حتماً براى حوائج مردم در منزل
بماند، ايشان براى خود و سه پسرشان مجموعا دو عدد عبا تهيّه كرده بودند؛ زيرا در
داخل منزل عبا لازم نيست و در بيرون هم بيش از دو نفر نمىتوانند بوده باشند. و
اين از شدّت زهد و ورع آن مرحوم بوده است. وقتى كه ايشان فوت مىكنند و ميخواهند
جنازه را بردارند، براى دو پسر عبا بوده است و براى سوّمى نبوده است.
بارى هر يك از اين آقايان بزرگوار
الحمد للّه و المنّه آقازادگانى عالم و فاضل و مؤدّب دارند: آقاى حاج شيخ محمّد
مرندى فرزند آقا شيخ مهدى، و آقا شيخ كاظم و آقا شيخ موسى و آقا شيخ عبّاس فرزندان
آقا حاج شيخ هادى، و آقا شيخ ابو القاسم غروى مرندى فرزند آقا حاج شيخ هدايت الله؛
و همگى اينها از آيات و حجج الهيّه هستند، أدام اللهُ بقآءَهم.
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 108