responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 216

نماز صبح سر بر سجده مى‌گذاشت و هزار بار مى‌گفت: «لا إله إلاالله حقا حقا، لا إله إلا الله عبوديتا ورقا لا إله إلاالله إيمانا وتصديقا»[1].

انسانى كه چهل سال پس از واقعه كربلا قسمتى از وقت شب خود را با كشيدن انبان غذا بر دوش، به داد بينوايان مى‌رسيد، آقايى كه سالى دوبار پينه‌هاى پيشانى و زانوى او را از كثرت ركوع و سجود قيچى مى‌كردند. بزرگوارى كه در تربيت انسان‌هاى والا، با كمال قدرت و توان كوشيد. آن وقت عبادت خود را در برابر خدا آن قدر ناچيز مى‌بيند و اين چنين ناچيز دانستن عبادت در برابر عظمت حق او را به وحشت مى‌اندازد؟

به طور قطع اين خوف بهترين علت رشد و كمال و اين خود نديدن از عالى‌ترين مراحل تواضع در برابر حق و خلق است.

در شب عرفات از فضيل پرسيدند: حال اين مردمان را چگونه مى‌بينى؟ گفت:

همه آمرزيده‌اند اگر من در ميان ايشان نبودمى!![2] استاد اخلاق، مرحوم حاج شيخ محمود ياسرى رحمه الله مى‌فرمود:

پيامبر اسلام 6 به جبرئيل فرمود: از عجايبى كه ديده‌اى برايم بازگو.

امين وحى گفت: در زمان‌هاى گذشته، در حالى كه بنا بود به يكى از انبياى خدا نازل شوم، عابدى را در جزيره‌اى ديدم كه با كمال شوق به عبادت حق مشغول بوده و از خدا مى‌خواست مرگش در حال سجده بر حق فرا رسد!

عبادتش را نيكو يافتم، زمان بندگيش را چهارصد سال ديدم، دعايش را مستجاب مشاهده كردم، علاقه‌مند شدم وضع قيامتش را ببينم، برايم اعجاب‌آور بود!


[1] -به حق و راستى گويم خدايى جز الله نيست و بنده و برده‌وار گويم خدايى جز الله نيست و به ايمان و تصديق گويم خدايى جز الله نيست.

[2] -تصوف و ادبيات تصوف: 282.

نام کتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 216
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست