responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عبرت‌آموز نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 128

توبه مرد آتش پرست‌

فقيه بزرگ، عارف نامدار، فيلسوف بزرگوار، ملا احمد نراقى در كتاب شريف «طاقديس» نقل مى‌كند:

موسى به جانب كوه طور مى‌رفت، در ميان راه گبرى پير را كه آلوده به كفر و گمراهى بود ديد، گبر به موسى گفت: مقصدت كجاست، از اين راه به كدام كوى و برزن مى‌روى، با چه موجودى نيت سخن دارى؟ جواب داد: قصدم كوه طور است، آن مركزى كه دريايى بى‌پايان از نور است، به آنجا مى‌روم تا با حضرت حق مناجات و راز و نياز كنم و از گناهان و معاصى شما از پيشگاهش عذرخواهى نمايم.

گبر گفت: مى‌توانى از جانب من پيامى به سوى خدا ببرى؟ موسى گفت:

پيامت چيست؟ گفت: از من به پروردگارت بگو در اين گير و دار خلقت، در اين غوغاى آفرينش، مرا از خداوندى تو عار مى‌آيد، اگر روزى مرا تو مى‌دهى هرگز نده، من منت روزى تو را نمى‌برم، نه تو خداى منى و نه من بنده تو! موسى از گفتار آن گبر بى‌معرفت و از آن سخن بى‌ادبانه در جوش و خروش افتاد و پيش خود گفت: من به مناجات با محبوب مى‌روم ولى سزاوار نيست اين مطالب را به حضرتش بگويم، اگر بخواهم در آن حريم، حق را رعايت كنم حق اين است كه از اين گفتار خاموش بمانم.

موسى به جانب طور رفت، در آن وادى نور با خداوند راز و نياز كرد، با چشمى اشكبار به مناجات نشست، خلوت با حالى بود كه اغيار را در آن خلوت راه نبود، گفت و شنيدى عاشقانه با حضرت دوست داشت، وقتى از راز و نياز فارغ شد و قصد كرد به شهر برگردد، خطاب رسيد: موسى پيام بنده‌ام چه شد؟

عرضه داشت: من از آن پيام شرمنده‌ام، خود بينا و آگاهى كه آن گبر آتش پرست‌

نام کتاب : عبرت‌آموز نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 128
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست