نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 82
رمل و كامل و وافر را متفق الاركان و باقى
را مختلف الاركان مينامند.
چهار بحرى كه آقاى دكتر حميدى شيرازى افزوده بدينقرار است:
1- بحر كبير، مركب از دو بار متفاعل تن (اين بحر را ميتوان از فروع
بحر متدارك مثمن بشمار آورد).
2- بحر صغير، مركب از سه بار مفاعلن (از فروع بحر رجز مسدس)
3- بحر اخرس، مركب از چهار متفا (متفا) (از فروع بحر متدارك مثمّن)
4- بحر بديل، مركب از سه بار متفاعل (فعلاتن. از فروع بحر رمل مسدس)
معطم له بيست و سه بحر را در اين قطعه گرد آورده است:
ز
بحرها كه بدان پارسى زبان ننهد دل
«طويل»
هست و «مديد» و «بسيط» و «وافر» و «كامل».
سپس
«كبير» و «صغير» است و «اخرس» است و «بديل» است
از
آنچه من بفزودم به صد هزار دلائل
«هزج»
بخوان و «رجز» گوى و از «رمل» سخنآور
كه
بانگشان بفريبد روان و برشكند دل
به
خانهاى بنشان «منسرح» به پيش «مضارع»
كه
«مقتضب» زده مى «مجتث» ايستاده مقابل
«سريع»
را ز «غريبى» ببر به شهر «قريبى»
كه
جايگاه «خفيف» است و خوابگاه «مشاكل»
بكش
غم «متدارك» بخاطر «متقارب»
كه
در طريق سعادت نكوست طى منازل
(مصراع آخر غير از مصراعى است كه جناب آقاى
دكتر حميدى آوردهاند و تغيير آن از جهت عدم تطويل كلام و وارد نشدن در جزئيات
است)
مبحث چهارم: تقطيع
تقطيع عروضى عبارت است از برابر كردن الفاظ بيت با افاعيل عروضى با
رعايت حركات و سكون، بدون در نظر گرفتن نوع حركت. مبناى تقطيع بنابر تلفظ است و
كوتاهى و بلندى هجاها برحسب مقدار كشش صدا است. بنابراين به نكات ذيل بايد توجه
داشت:
1- حروفى كه به تلفظ درنمىآيد از قبيل الف وصل (اگر تلفظ نشود)، هاء
غيرملفوظ، واو معدوله (واو غيرملفوظ) بحساب نمىآيد.
2- نون ساكن بعد از حرف مد، محسوب نميشود. فى المثل جان و خون و كين،
از نظر تقطيع مساوى است با جا، خو، كى.
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 82