responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 693

نيرنگ است و همچنين مدح ستايشگر، ترا مغرور نسازد زيرا ستايش او از جهت طمع است و شخص نادان، ستايش خود را ولو بناحق باشد دوست دارد. شيخ اجل، آنگاه، احمق مغرور دچار باد و بروت را به لاشه گوسفند شبيه كرده كه قصابان پوست قاپك پاى او را برميدارند و در آن ميدمند تا پوست آسان و يكپارچه جدا شود و بواسطه بادى كه در زير پوست حيوان رفته حيوان فربه مينمايد.

______________________________ (147)- كعب: بمعنى قاپك و قاپ است و شايد معرب باشد.

ضمنا بمناسبت در اينجا يادآورى دو حديث نيكو است. حديث اول درباره متملقان و ستايشگران است. پيغمبر اكرم درباره آنان فرموده.

احثوا التّراب فى وجوه المدّاحين: ترجمه: در روى ستايشگران، خاك بريزيد.

حديث دوم از على (ع) است كه فرمود: «لا تنفخوا فى اللحم» و با اين عبارت از دميدن در زير پوست گوسفند ذبح‌شده نهى فرموده و پيدا است كه اين عمل موجب ورود ميكرب در گوشت و پرورش جرثومه‌هاى بيمارى ميشود.

(148)-

الا تا نشنوى مدح سخنگوى ....

قطعه بر وزن شماره 7 با قافيه مردف موصول.

الا: بفتح اول حرف تنبيه عربى است بمعنى: هان، زنهار ...

(149)-

كه اندك‌مايه نفعى از تو دارد:

اين مصراع، جمله وصفى است مركب از موصول و صله و سخنگو را وصف ميكند. مفاد قطعه اين است: سخنگويى كه براى خود از جانب تو نفعى ميپندارد و ترا بعلت آن بزرك ميشمارد، سخنش را مپذير زيرا اگر مراد او را برنيارى دو صد برابر براى تو عيب برخواهد شمرد. نظير از عربى:

لا يغرّنّك من مدحك بما تعلم خلافه من نفسك لانّه من قال فيك من الخير ما لم يعلم اذا رضى قال فيك من الشّرّ مثله اذا سخط ترجمه كسى كه ترا بچيزى ستايد كه خلاف آنرا در خود مييابى نبايد بهيچ‌وجه ستايش او مايه غرور تو شود زيرا كسى كه درباره تو هنگاميكه از تو خشنود است نادانسته مدح گويد، چون از تو برنجد و خشمگين شود، نيز نادانسته از تو بدى خواهد گفت.

(29) متكلم را تا كسى عيب نگيرد ...

(150)- متكلم را تا كسى ...: اين پند تربيت‌آميز سعدى تشويق به قبول انتقاد است. استاد اجل معتقد است كه شرط اصلاح شدن سخن و پرورش يافتن سخنور آن است كه مردم اعم از دوست و دشمن در سخن وى بينديشند و نيكو بنگرند و عيوب آنرا بازنمايند. حتى بهتر آن است كه متكلم خود نيز سخنان خويش را در ترازوى انتقاد بسنجد و عيب آن را خود

نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 693
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست