نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 678
ريشه يونانىar
?ehthpiD (پوست
حيوانى) پنداشتهاند. دفتر، امروزه بمعنى كتابچهاى است كه در آن حساب تجارتى را
وارد ميكنند و همچنين هركتابچهاى كه مطالب و ارقام مربوط به امور تجارى يا ادارى
يا تحصيلى در آن نوشته شود دفتر نام دارد و مجازا بر اطاق كار و محل جمعآورى
نامهها و شعبههاى كوچكتر از دائره و اداره نيز اطلاق ميگردد.
(4) علم از بهر دينپروردن است نه از بهر دنيا خوردن.
______________________________
(27)- دين: در عبارات حكيمانه غالبا دين و
دنيا را بعنوان دو لفظ متضاد در مقابل هم بكار ميبرند.
(28)- دنيا خوردن: بمعنى حرص زياد به دنيا يا
تمتع از دنيا است.
(29)-
هركه
پرهيز و علم و زهد فروخت ....
بيت بر وزن شماره 1 با قافيه مردف مركب.
مراد از فروختن علم، تسليم شدن دانا به ميل و هوس جاهلان يا فراهم
آوردن وسايل تعدى و ظلم ستمگاران با دانش خويش است و مقصود از زهد فروختن، بكار
بردن ريا و خودنمايى در كردارها است.
(30)- يهدى به و هو لا يهتدى ترجمه: بوسيله
او (كور مشعله دارو يا عالم ناپرهيزگار) ديگران هدايت ميشوند و آنان خود راه
نمييابند. تشبيه عالم ناپرهيزگار به كور مشعلهدار، تشبيه مركب است و وجهشبه را
شيخ با عبارت عربى باز نموده است.
(31)-
بيفايده
هركه عمر درباخت
....
بيت بر وزن شماره 8 با قافيه مردف مركب.
در اين بيت، صرف عمر، به قمار تشبيه ضمنى شده است.
(32)- زر انداخت: زر انداختن، بمعنى از دست
دادن نقد است.
(5) ملك از خردمندان جمال گيرد ...
(33)- ملك از خردمندان ...: نظير آن، قسمتى
از سخن اردشير بابكان است كه در چندين كتاب ترجمه عربى آن آمده است:
لا يضبط الملك الّا بالرّجال ترجمه: كشور بىمردان در تصرف نيايد.
رجال، اعم است از مردان دانشمند و مردان سپاهى.
(34)-
پندى
اگر بشنوى اى پادشاه ....
قطعه بر وزن شماره 11 با قافيه مقيد مردّف.
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 678