responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 617

«بيدق» گويند كه جمع آن بيادق (معرب پياده است). چون مهره‌هاى شطرنج را از عاج ميساخته‌اند از اينرو پياده عاج مذكور است تا با پياده حاج موازنه و سجع داشته باشد.

______________________________
(95)- عرصه: بمعنى زمينى است كه به ساختمان يا امر ديگرى اختصاص يافته باشد و ساختمان را در اصطلاح، «اعيان» مينامند. بر ميدان جنگ هم عرصه اطلاق ميشود و چون شطرنج بر مبناى فنون جنگى ساخته شده از باب مشابهت، صفحه شطرنج را نيز عرصه ناميده‌اند.

(96)- شطرنج: معرب شترنگ. در پهلوى چترنگ. در سانسكريت چتورنگا بمعنى چهار خانه داراى شش نوع مهره است: شانزده پياده و چهار رخ و چهار فيل و چهار اسب و دو وزير يا فرزين و دو شاه. اختراع شطرنج را به حكيم هندى «داهر» يا «سه‌سه» نسبت ميدهند كه همزمان با انوشيروان بوده و ميگويند بزرگمهر، وزير انوشيروان در مقابل شطرنج، نرد را ابداع كرد. يونانيان، اختراع شطرنج و نرد هردو را به «پالاميد» يكى از سالاران جنك «تروآ» نسبت ميدهند اما چون تخته نرد در شهر «اور» از بلاد تاريخى كلده پيدا شده است معلوم ميشود كه ابداع نرد مربوط به سى قرن پيش از ميلاد است. منابع عربى، اصل لفظ نرد را «نردشير» دانسته‌اند و در آثار پهلوى «نيو اردشير» آمده و از اينرو آنرا منسوب به اردشير ساسانى دانسته‌اند. حق اين است كه نرد كه بر اصول نجومى وضع شده متعلق به مردم بابل باشد و اردشير هخامنشى يا اردشير ساسانى در آن اصلاحاتى بعمل آورده باشند. انتساب شطرنج به هندوان، قوى مينمايد و ميگويند: حكيم هندى با ابداع شطرنج خواست شدت نياز شاه را به رعيت ثابت كند و از پادشاه خواست كه بعنوان پاداش در خانه اول شطرنج يك دانه گندم بگذارند و مقدار دانه‌ها را در هرخانه تا خانه شصت و چهارم مضاعف سازند. شاه و صاحب‌منصبان درخواست او را كوچك شمردند و چون حساب كردند ديدند سرزمينهاى معلوم آن زمان براى تحصيل اين مقدار گندم كافى نيست. شماره گندمها با حساب صحيح به رقم 709651515، 18446744073 بالغ ميشود.

(97)- فرزين: در شطرنج، مهره وزير است و در برهان قاطع «فرز» بكسر اول به اين معنى ضبط شده است و در زبان معمول، شخص زرنك و چابك را «فرز» ميگويند. شايد لفظ وزير (ويشر)، بصورت «فرز» و «فرزين» درآمده باشد. در اروپا، مهره وزير بصورت «فرز» و «فى‌يرس» درآمده آنگاه در فرانسه به‌greiV بمعنى دوشيزه تبديل شده پس از اين بجاى‌greiV ,emaD گذاشته‌اند و اصطلاح بى‌بى در ورق، ترجمه‌emaD ميباشد.

(98)-

از من بگوى حاجى مردم‌گزاى را ..

قطعه بر وزن شماره 19 با قافيه موصول.

(99)- حاجى تو نيستى شتر است: ناظر است به مثلى كه در مجمع الامثال ميدانى‌

نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 617
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست