responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 542

ترجمه: اگر آدمى از بدى نفس خود بسلامت ماند از بدگمانى مدعى سالم نتواند بود.

______________________________ (127)-

شايد پس كار خويشتن بنشستن ...

بيت بر وزن شماره 5 با قافيه مقيد موصول.

«شايد» در اينجا فعل ترديد است يعنى ممكن است.

حكايت «13» طوطيى را با زاغى در يك قفس كرده بودند ...

(128)- قفس: عربى آن قفص است. در نظر بعضى، ريشه آن لفظ لاتين‌aspaC (كپچا) و يونانى‌aspaK است و برخى هم اصل آنرا عربى ميدانند. گويا ريشه آن فارسى باشد چه سبد داراى در را كه ميوه يا مرغان يا چيز ديگر در آن مينهند كپه مينامند.

(129)- مجاهده ميبرد: رنج ميبرد.

(130)- ممقوت: زشت، اسم مفعول از مقت به فتح ميم و سكون قاف.

(131)- يا غراب البين يا ليت بينى و بينك بعد المشرقين‌

ترجمه: اى كلاغ نمودار جدايى، كاش ميان من و تو فاصله‌اى به اندازه فاصله مشرق و مغرب ميبود.

«يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ» قسمتى از آيه 38 از سوره زخرف است كه چون عاصى به پيشگاه حق آيد شرمندگى برد و گويد: كاش ميان من و ميان تو فاصله ميان مشرق و مغرب بود.

\* قاعده تغليب: در عربى گاهى دو لفظ را كه از جهت ماهيت نزديك با يكديگر است چون بخواهند هردو را با هم نشان دهند بيكى از آنها علامت تثنيه مى‌افزايند مثلا حسن و حسين را حسنين و شمس و قمر را قمرين و مشرق و مغرب را مشرقين مينامند. در اينحالت ميگويند: مشرق از باب تغليب بر مغرب نيز اطلاق شده است.

(132)-

على الصباح بروى تو هركه برخيزد ...

قطعه بر وزن شماره 1 با قافيه مطلق مردف.

على الصباح: تركيب عربى مركب از «على» حرف جر و «الصباح» بمعنى بامداد.

رويهم هنگام بامدادان.

(133)- مسا: مخفف لفظ عربى مساء بمعنى شامگاهان و اول شب.

(134)- تغابن: اظهار غبن و زيانزدگى و دست تغابن بهم ماليدن كنايه از افسوس خوردن است.

(135)-

پارسا را بس اينقدر زندان ...

بيت بر وزن شماره 1 با قافيه مردف.

نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 542
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست