(42)- اين نفس حريص را شكر ميبايد: يعنى نفس
حريص بخوردن شكر برخلاف دستور طبيب ميل دارد.
(43)-
آن
شنيدى كه شاهدى بنهفت ...
مثنوى بر وزن شماره 1.
(44)- دل از دست رفته: صفت مركب است و كنايه
است از عاشق.
(45)- ملموح: منظور. اسم مفعول از لمح بمعنى
دزديده نگاه كردن و چشمك زدن.
(46)-
آنكس
كه مرا بكشت بازآمد پيش ...
بيت بر وزن شماره 5 با قافيه مردف.
(47)- مانا: از مانستن. الف آن الف ترديد است
و الف در گويا، بمعنى احتمال دارد، نيز، از اينقبيل بشمار مىآيد.
(48)-
اگر
خود هفت سبع از بر بخوانى ...
بيت بر وزن شماره 7 با قافيه مردف موصول.
(49)- سبع: بضم اول و سكون ثانى، هفت يك (7/
1) و در اينجا مراد هفت يك قرآن است و بنابراين هفت سبع قرآن تمام قرآن خواهد بود.
قرآن مجيد را به تقسيماتى منقسم ميكردهاند. از آنجمله بر معناى تعداد روزهاى ماه
به سى جزء و بر مبناى روزهاى هفته بهفت سبع قسمت ميشد.
(50)- استيناس: بسبب انسى كه از محبوب حاصل
شد وحشت از او برخاست.
استيناس مصدر باب استفعال از ريشه «انس» (همزه آن از باب تخفيف بدل
به ياء شده).
(51)- تلاطم: مصدر باب تفاعل بمعنى بر هم
سيلى زدن و در اينجا غلتيدن موجها بر يكديگر است.
(52)- امواج محبت: در بيان اين معنى، استعاره
بكار رفته و عشق به دريايى خروشان و پرموج همانند شده است.
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 534