responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 451

به اعلام قرآن از نگارنده).

______________________________ (17)-

من آن مورم كه در پايم بمالند ...

مثنوى بر وزن شماره 7

بيت اول، مرصع است و كلمات دو مصراع با هم موازنه دارد.

(18)- مور: ريشه اوستائى آن‌irioaM و ريشه پهلوى آن‌r ?oM است.

(19)- زنبور: بضم اول. لفظ عربى بر وزن عصفور، ولى در فارسى بفتح اول تلفظ ميشود.

حكايت «3» درويشى را شنيدم كه در آتش فقر و فاقه همى‌سوخت ...

(20)- تسكين خاطر مسكين را: مفعول له است و تسكين، مصدر باب تفعيل، بمعنى آرام كردن ميباشد. ميان تسكين با مسكين، جناس ناقص است.

(21)-

به نان خشك قناعت كنيم و جامه دلق ...

بيت بر وزن شماره 12 با قافيه مقيد.

(22)- چه نشينى: چرا آرام مينشينى، چرا در پى چاره نيستى؟

(23)- عميم: شامل، عمومى، همگانى.

(24)- به درويشى مردن به كه حاجت پيش كسى بردن: تمثّل مسجوع است.

در بعضى نسخه‌ها، در جاى «به درويشى»، «درپسى» آمده. اگرچه معمول نيست، «پسى» بمعنى عقب‌افتادگى است.

(25)-

هم رقعه دوختن به و الزام كنج صبر ...

قطعه بر وزن شماره 19 با قافيه مقيد.

(26)- رقعه دوختن: وصله بر جامه دوختن و رقعه نوشتن، نامه نوشتن است و چون در بيت، هردو آمده صنعت جناس در آن بكار رفته است.

(27)- الزام: لازم بودن و پيوسته رعايت كردن.

(28)- حقا: در اصل حقّا بوده و از نظر تركيب عربى مفعول مطلق براى فعل مقدر است و از نظر دستور زبان فارسى قيد تأكيد بايد بشمار آيد. بهتر آن است كه بتدريج تنوينهاى نصب عربى را در تلفظ و نوشتن فارسى به الف بدل كنيم و بگوييم اتفاقا، مثلا.

(29)- پايمردى: بمعنى وساطت و ميانجيگرى است.

مفاد بيت اين است: در حقيقت با وساطت و پايمردى همسايه در بهشت رفتن، با كيفر سكنى در دوزخ برابر است.

نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 451
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست