responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 45

پردازى از جمله آنها است. ميدانيم عربها از عهد جاهليت، قصيده‌هاى طولانى ميپرداختند و آهنگ و وزن كلمات عربى چنان است كه چند كلمه، اگر در پهلوى هم قرار گيرد غالبا بصورت بحر طويل يا بحر بسيط يا بحر كامل يا بحر رجز درمى‌آيد و همينكه قافيه رعايت شود، شعر عربى كه بيشتر بر فخامت الفاظ تكيه دارد درست ميشود. بدين ترتيب قصيده‌هاى فراوان عربى كه در حافظه ايرانيان جاى گرفت منشأ قصيده‌پردازى پارسى شد لكن مضامين قصايد عربى با مضامين قصيده‌هاى فارسى بسى تفاوت دارد و تنها برخى از سروده‌هاى منوچهرى و امير معزى ما را به قصايد عربى متوجه ميكند. از جانب ديگر سجع‌گوئى كه ميان كاهنان عرب معمول بود در ادب عرب بعد از اسلام بتدريج رواج يافت و كسانيكه برسم گدايى از شهرى به شهرى سفر ميكردند وقايع ساخته يا ديده خود را با آب‌وتاب بصورت آميخته‌اى از نثر و نظم بيان ميكردند و قسمتهاى منثور آن را به زيور سجع مى‌آراستند و اين‌چنين محاورات استعطافى را مقامه ميناميدند. بتدريج مقامه‌پردازى يكى از اقسام ادب عربى شد و اين كار بدست حريرى بصرى و بديع الزمان همدانى و بعبارت ديگر با پيشقدمى ايرانيان صورت ادبى بخود گرفت و در قرن ششم هجرى قاضى حميد الدين به تقليد آن دو، در زبان فارسى مقامه پرداخت.

قسمت چهارم- نثرنويسان زمان سامانيان و دوره اول غزنويان:

گفتيم عصر سامانى و دوره اول غزنوى بهار ادبيات فارسى است و چنانكه ميدانيم چندين شاعر بزرگ از قبيل رودكى و دقيقى و شهيد بلخى و كسائى مروزى و فرخى و عنصرى و عسجدى و بزرگتر از همه حكيم ابو القاسم فردوسى، شعر فارسى بلكه زبان درى را زنده كردند و حتى بايد بگوييم آنان به مليت ايران جان بخشيدند. مخصوصا تأليف شاهنامه‌ها به نثر و نظم و سرودن اشعار حماسى وظيفه مقدسى بود كه شعراى ما بخوبى از عهده آن برآمدند و سبب خلود ذكر و جاودانى نام ايران و ايرانى شدند اما چون بر كتاب گلستان كه رخشنده‌ترين اثر نثر فارسى است مقدمه نوشته ميشود، از باب آنكه سخن بدرازا نكشد، در اين قسمت و قسمتهاى ديگر، شعر فارسى را كنار ميگذاريم و تنها به تحول نثر فارسى ميپردازيم ضمنا ناگفته نگذاريم كه در عهد سامانى و دوران اول غزنوى نثر و نظم ما به شيوه خراسانى است و از آن پس سبك عراقى بر نظم و نثر ما غالب مى‌آيد و در گلستان سعدى بهترين نمونه دو سبك نثر وجود دارد و در حقيقت اين كتاب حافظ شيوه خراسانى و عراقى است بقسمى كه اگر نبود فساد دوران مغول ببعد و ناهنجاريهاى اواخر قرن ششم بكلى نثر ما را نامفهوم ميكرد و شايد موجب ميشد كه ادب منثور ما يكسره راه فنا سپارد. اينك به مطلب اصلى آغاز كنيم و از كتب منثور اين زمان كه بدست ما رسيده است نام بريم بدينقرار:

1- مقدمه شاهنامه ابو منصورى تأليف ابو منصور محمد بن عبد اللّه المعمرى وزير ابو-

نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 45
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست