نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 44
قسمت سوم- ادبيات ايران در سه قرن اول
هجرى:
بعد از آنكه ايران جزء ممالك اسلامى شد، زبان ملت غالب در ميان
ايرانيان رونق يافت و چون عدهاى از مردم پاكدل اين كشور دين اسلام و مخصوصا مذهب
شيعه را با طيب خاطر پذيرفته بودند براى فهم معانى قرآن مجيد به تعليم و تعلم صرف
و نحو و لغت عربى مشغول شدند. كمكم به علم قرائت و علم تفسير و علم حديث و فقه و
اصول و كلام و مقالات، نوبت رسيد چنانكه در همه اين فنون يا ايرانيان پيشقدم بودند
يا آنكه كاملترين كتاب در هرفن بدست ايشان نوشته شد. دستهاى ديگر از ايرانيان
تصدى امور مالى و ادارى حكام اسلامى را عهدهدار گرديدند و ديوان مالى خلفاء و
امراء به زبان فارسى تنظيم گرديد تا آنكه در زمان عبد الملك، ديوان را از فارسى به
عربى نقل كردند و اينكار هم بدست يك تن ايرانى نابخرد انجام گرفت كه به نفرين
استادش گرفتار آمد.
باوجود نقل ديوان به عربى، واژهها و اصطلاحات مالى و ادارى كه در
زبان فارسى و پهلوى و درى سابقه ديرينه داشت در لسان عرب باقى ماند و بسيارى از آن
لغات هنوز هم در اين زبان پابرجا است.
از اواخر عهد اموى شكل و رسم انشاء نامههاى عربى چنانكه از اين پيش
گفتيم بوسيله يحيى بن عبد الحميد از شيوه پهلوى و فارسى اقتباس شد و در حقيقت،
ايرانيان نثر فصيح عربى را كه شايسته كتابنويسى و درخور نامهنگارى باشد بوجود
آوردند. در عين حال پارسى درى زبان محلى ايرانيان بود و شايد گويندگان و نويسندگان
ايرانى نثر روان و ترانههاى زيبا به اين زبان در طى دو قرن اول سروده باشند ولى
تاكنون ما از آن بيخبريم.
در زبان پهلوى، كتابهاى دينى بسيار از قبيل شايست و ناشايست، شكند
گمانيك، ماتيكان داتيك، ماتيكان گجستك ابالش تدوين يافت. گويا پانزدهم كه تفسير
زند است و به زبان پهلوى خالى از هزوارش و آميخته به فارسى درى نوشته شده مربوط به
اين دو قرن بوده باشد. از نيمه اول قرن سوم هجرى اندكاندك شعر در زبان پارسى درى
خودنمايى ميكند و اشعارى از محمد بن وصيف و حنظله بادغيسى و فرالاوى و مانند آنان
از اين زمان بما رسيده است. بزرگترين اثر قرن دوم هجرى ترجمه كتابهاى پهلوى به
عربى است و در اين باب عبد اللّه بن مقفع (روزبه ايرانى فرزند داذويه) حق بزرگى بر
ايرانيان و عرب هردو دارد.
علاوهبر كتاب كليله و دمنه و كتاب خداىنامه و داستانهاى ديگر و
گذشته از كتبى كه مترجمان در باب ادب از فارسى به عربى ترجمه كردند، چند كتاب در
علم طب و نجوم هم از پهلوى به تازى برگرداندند. بطور كلى در اين دو قرن براى شعر و
نثر درى سرمايه معنوى ذخيره شد و زمينهاى براى پرورش نهال ادب فارسى فراهم آمد و
با شروع دوره سامانى اين نهال شكوفا گرديد و گل برآورد.
البته ايرانيان برخى از تفننات ادبى را از عربها آموختند كه
قصيدهسرايى و مقامه
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 44