responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 324

هوى و هوس طالب. ناچار بخلاف راى مربى قدمى چند برفتمى و از سماع و مجالست حظى برگرفتمى و چون نصيحت شيخم ياد آمدى، گفتمى:

214 قاضى ار با ما نشنيد برفشاند دست را

محتسب گر، مى خورد 215 معذور دارد مست را

تا شبى به مجمع‌ 216 قومى برسيدم و در آن ميان‌ 217 مطربى ديدم.

گويى‌ 218 رگ جان‌ 219 ميگسلد 220 زخمه‌ 221 ناسازش‌

ناخوشتر از آوازه مرگ پدر، آوازش‌

222 گاهى انگشت حريفان از او در گوش، و گهى بر لب كه خاموش.

نهاج الى صوت الاغانى بطيبها 223

و انت مغنّ‌ 224 لو سكتّ نطيب‌ 225-

226 نبيند كسى در سماعت خوشى‌

227 مگر وقت رفتن كه دم دركشى‌

228 چون در آوار آمد آن‌ 229 بربط سراى‌

230 كدخدا را گفتم از بهر خداى‌

231 زيبقم در گوش كن تا نشنوم‌

يا درم بگشاى تا بيرون روم‌

فى الجمله‌ 232 پاس خاطر ياران را موافقت كردم و شبى به چند 233 محنت به روز آوردم.

234 مؤذن بانگ بى‌هنگام برداشت‌

نميداند كه چند از شب گذشته است‌

درازىّ شب از مژگان من پرس‌

كه يك دم‌ 235 خواب در چشمم نگشته است‌

236 بامدادان، بحكم ضرورت، دستارى از سر و دينارى از كمر بگشادم و پيش مغنّى نهادم و در كنارش گرفتم و بسى شكر گفتم ياران، ارادت من در حق او خلاف‌

نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 324
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست