responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح دعاى صباح نویسنده : آقا نجفى قوچانى    جلد : 1  صفحه : 15

من المجرّدات و الماديات اين است آبى كه فرموده: «انْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ اوْدِيَةٌ بَقَدَرِها»[1] «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَىْ‌ءٍ حَىُّ».[2]

چون كه بى رنگى اسير رنگ شد

موسيى با موسيى در جنگ شد[3]

و شاهد بر اين كه كلام رئيس الموحّدين است، در جواب سؤال كميل بن زياد تا آنجايى كه مى‌فرمايد: «نور اشرق من صبح الازل فيلوح على هياكل التوحيد آثاره» [1] كه ظهور و بيدارى يافت به نطق تبلّج اين نور ماهياتى كه در شبستان ظلمت عدم در بستر ناتوانى امكان خوابيده بودند و برخاستند از صدر تا ساقه و از درّ تا ذرّه به مقتضاى‌ «وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً»[4] در مقام تعيّش و استكمالات به حسب استعدادات بر آمدند.

و سرّح قطع اللّيل المظلم بغياهب تلجلجه، عطف است بر دلع، سرح به معنى ارسال و فرستادن مواشى است به چريدن، كما قيل:

و لقد نهضت مع القواة بدلوهم،

و اسمعت سرح اللحظ حيث اساموا. [2]

قطع جمع قطعه و مراد در اينجا تاريكى شب است و جمعية و قطعه قطعه بودن او به‌

______________________________ مقام انسان كاملى است كه با نفس رحمانى متّحد شده و ما سوى الله به منزله اعضا و بدن او و او به مانند روح مى‌گردد، صاحب اين مقام به هر چه بگويد: بشو! مى‌شود چه او داراى ولايت تكوينى است- مسائل النّفس، ص 610، وحدت از ديدگاه عارف و حكيم، ص 123 و فتوحات مكّيه باب 73 و 361.

[1] سيّد جلال آشتيانى، شرح مقدّمه قيصرى بر فصول الحكم، ص 427، با اين عبارت آمده: «الحقيقة نور يشرق من صبح الأزل فيلوح ...» كه اندكى با متن فوق متفاوت است.

[2] جامع الشّواهد، ج 3- 216، با گمراهان دلوشان را به حركت درآوردم (به آب زدم تا پر از آب شود) و چهار پاى لهو و لعب را هر جا آنها چرانيدند من هم چراندم. كنايه از اين كه با ايشان همه نوع همكارى كردم.

نهزت با نون و زاى معجم به معنى ضربت بالماء، محتمل است كه غلط املايى به خاطر تشابه معنوى، از ناسخ باشد.


[1] - رعد- 17: خداوند از آسمان آبى فرستاد و از هر درّه و رودخانه‌اى به اندازه آنها سيلابى جارى كرد.

[2] - انبياء- 30: آب را لازمه حيات هر موجود زنده قرار داديم.

[3] - مثنوى مولوى، دفتر اوّل، ص 50، سطر 21.

[4] - النّبأ- 11: و روز را وسيله زندگى و معاش( قرار داديم).

نام کتاب : شرح دعاى صباح نویسنده : آقا نجفى قوچانى    جلد : 1  صفحه : 15
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست