[1] « چو بيرون شد از خانه در گور باد»: اشاره دارد به
اين حديث« المرأة عورة فاذا خرجت استشرفها الشيطان».
[2] « كه مردن به از زندگانى به ننگ»: نظير از شعر عرب:
سألتُ حبيبى
الوصلَ منه دُعابَةً
و أعْلَمُ
أنَّ الوصل ليس يكونُ
فمَاسَ دلالًا
و ابتهاجاً و قال لى
برفقٍ مجيباً(
ما سألتَ يَهُونُ)
[3] - وگر نشنود، چه زن آنگه چه شوى: اگر زن شنوايى از
شوهر نداشته باشد ديگر فرقى ميان زن و شوهر باقى نميماند و قاعده« الرجال قوامون
على النساء» رعايت نميشود. و صفت« قانتات» بر چنين زنان قابل اطلاق نيست.
[4] پارينه: مربوط به سال گذشته. مراد اينست كه تقويم
سال گذشته در سال جارى و سالهاى بعدى قابل استفاده نيست و هر سال تقويم مخصوص بخود
ميخواهد.
[5] گرانبارى از دست ...: از دست اين زن كه دشمنى غالب
و چيره بر من است چنان بار سنگينى ميبرم كه سنگ زيرين آسيا ميبرد. مرد دانشمند از
اين تمثيل استفاده كرد و باو پاسخ گفت كه چون تو در شب سنگ زير آسيا هستى باكى
نيست كه در روز سنگزيرين آسيا باشى و تحمل بار كنى.
[6] « پسر چون زده برگذشتش سنين»: چون سن پسر از ده سال
گذشت.
« سنين» جمع سنه در عربى ملحق به
جمع مذكر سالم است.
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 328