responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 320

حكايت (8) [زبان كرد شخصى به غيبت دراز ....]

زبان كرد شخصى به غيبت دراز

بدو گفت داننده‌يى سرفراز:

كه ياد كسان پيش من بد مكن‌

مرا بدگمان در حق خود مكن‌

گرفتم ز تمكين او كم ببود،

نخواهد به جاه تو اندر فزود

كسى گفت و پنداشتم طيبت است‌[1]،

كه دزدى بسامانتر از غيبت است‌

بدو گفتم: اى يار آشفته هوش،

شگفت آمد اين داستانم به گوش‌

به ناراستى در چه بينى بهى‌

كه بر غيبتش‌[2] مرتبت مى‌نهى؟

بلى، گفت: دزدان تهور كنند

به بازوى مردى شكم پر كنند

نه غيبت كن آن ناسزاوار مرد،

كه ديوان‌[3] سيه كرد و چيزى نخورد

حكايت (9) [مرا در نظاميه ادرار بود ....]

مرا در نظاميه‌[4] ادرار[5] بود

شب و روز تلقين‌[6] و تكرار[7] بود

مر استاد را گفتم: اى پرخرد،

فلان يار بر من حسد ميبرد

چو من داد معنى دهم در حديث،

برآيد بهم اندرون خبيث‌

شنيد اين سخن پيشواى ادب‌

به تندى برآشفت و گفت: اى عجب!

حسودى پسندت نيامد بدوست‌

چه معلوم كردت كه غيبت نكوست؟

گر او راه دوزخ گرفت از خسى،

از اين راه ديگر، تو بر وى رسى‌

حكايت (10) [كسى گفت حجاج، خونخواره‌ايست ....]

كسى گفت حجاج، خونخواره‌ايست‌

دلش همچو سنگ سيه پاره‌يى‌ست‌

نترسد همى ز آه و فرياد خلق‌

خدايا، تو بستان ازو داد خلق‌

جهانديده‌يى پير ديرينه‌زاد،

جوان را يكى پند پيرانه داد:


[1] طيبت: شوخى. مزاج لطيف

[2] كه بر غيبتش مرتبت مى‌نهى: دزدى را بر غيبت ترجيح ميدهى. مراد از ناراستى در اينجا دزدى است.

[3] - ديوان سيه كرد: غيبت‌كننده ديوان عمل خود را سياه كرد و بهره‌يى عايدش نشد.

[4] نظاميه: مدرسه نظاميه بغداد كه به امر خواجه نظام الملك وزير ملكشاه سلجوقى در سال 466 هجرى ساخته شد و پس از آن در شهرهاى ديگر به تقليد از آن، نظاميه‌هاى ديگر ساختند. بسيارى از بزرگان علم و ادب منجمله شيخ اجل در اين مدرسه درس خوانده‌اند.

[5] ادرار: مستمرى- مقررى.( مصدر باب افعال از در با فتح اول« تشديد را).

[6] تلقين: فهمانيدن مطلب به نحو شفاهى.

[7] تكرار( با فتح اول): دو يا چند بار گفتن يا انجام دادن.

نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 320
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست