responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 300

چرا پيش خسرو بخواهش روى؟

چو يكسو نهادى طمع، خسروى‌

وگر خودپرستى، شكم طبله كن‌[1]

در خانه اين و آن قبله كن‌

حكايت (2) [يكى پر طمع پيش خوارزمشاه ....]

يكى پر طمع پيش خوارزمشاه‌[2]،

شنيدم كه شد بامدادى پگاه‌

چو ديدش به خدمت دو تا گشت و راست،

دگر روى بر خاك ماليد و خاست،

پسر گفتش: اى بابك نامجوى،

يكى مشكلت، مى‌بپرسم، بگوى‌

نگفتى كه قبله است سوى حجاز،

چرا كردى امروز از اين سو نماز؟

مبر طاعت نفس شهوت‌پرست،

كه هر ساعتش قبله‌يى ديگر است‌

مبر اى برادر به فرمانش دست،

كه هركس كه فرمان نبردش برست‌

قناعت سرافرازد اى مرد هوش،

سر پرطمع برنيايد ز دوش‌[3]

طمع آبروى توقر[4] بريخت‌

بجاى دو جو دامنى در بريخت‌

چو سيراب خواهى شدن زاب جوى،

چرا ريزى از بهر برف، آبروى؟[5]

مگر از تنعم شكيبا شوى‌

وگرنه ضرورت به درها شوى‌

برو خواجه كوتاه كن دست آر،

چه مى‌بايدت زاستين دراز؟

كسى‌[6] را كه درج طمع درنوشت،

نبايد به كس «عبد و خادم» نبشت‌


[1] شكم طبله كن: شكم طبله كردن كنايه از پرخورى و شكمبارگى است. طبله بر صندوق و چاى عطريات و طبق ميوه‌فروشان و پيش آمدن گچ ديوار نزديك به ريختن اطلاق ميشود معنى سوم و چهارم با طبله‌ايكه در اصطلاح« شكم طبله كردن» بكار رفته مناسب است.

[2] خوارزمشاه: خوارزمشاهيان سلسله پادشاهانى بودند كه از زمان غزنويان بر خوارزم حكومت ميكردند. به ظن قوى مراد شيخ اجل سلطان محمد خوارزمشاه است كه از سال 568 تا سال 589 سلطنت كرد و در جزيره آبسكون وفات يافت.

[3] - قناعت سرافرازد ...: مراد بيت اين است قناعت و خرسندى سر مرد هوشمند را برمى‌افرازد اما سر طمع‌كار گويى در تن او فرورفته و با دو شش مساوى گشته يا فروتر از آن است، بعبارت ديگر هميشه سرافكنده است.

[4] توقر:( مصدر باب تفعل): وقار و سنگينى و گرانمايگى.

[5] برف آبروى: ممكن است برفاب‌روى باشد كه« برفاب» در معنى آب يخ كرده و« روى» در معنى شرافت بكار رفته باشد.

[6] كسى را كه درج طمع درنوشت ...: كسى كه درج طمع درهم پيچيد بنده و چاكر كس نميشود و خود را در نامه‌ها باين دو عنوان نمى‌شناساند.

نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 300
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست