[1] درين نوعى از شرك پوشيده هست: شرك عبارت است از
شريك آوردن براى خدا علما گفتهاند شرك بر دو قسم است: شرك جلى و شرك خفى. اما در
نظر شيخ اجل، كسيكه ضرر و آزارى را كه در مييابد به زيد و عمر و يعنى به افراد خاص
نسبت دهد، ديگران را با خدا انباز ساخته است، زيرا هيچ سود و زيانى جز از جانب خدا
نميرسد.
[2] خداوند امر: خداوندى كه فرمان به وجود همه موجودات
ميدهد. خداوندى كه عالم خلق و امر از اوست.( الا له الخلق و الامر).
[3] - نپندارم ار بنده دم دركشد: گمان ندارم كه اگر
بنده ساكت بنشيند و از خدا روزى نخواهد خداوند بر روزيش قلم دركشد.
[5] خدا كشتى آنجا كه خواهد برد: گروهى براى قياس
گفتار سعدى با گفتههاى حماسى فردوسى چنين پنداشتهاند كه اگر حكيم خراسان ميخواست
اين مضمون را به نظم در آورد اينگونه ميسرود:
سألتُ حبيبى
الوصلَ منه دُعابَةً
و أعْلَمُ
أنَّ الوصل ليس يكونُ
فمَاسَ دلالًا
و ابتهاجاً و قال لى
برفقٍ مجيباً(
ما سألتَ يَهُونُ)
[6] اگر حقپرستى ز درها بست: هرگاه پرستنده خدا هستى
خداوند بر حق براى تو بس است و ترا از توسل به درهاى ديگران كفايت ميكند. خداپرست
واقعى هميشه ميگويد:« حسبى اللّه».
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 291