responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 232

بكن خرقه نام و ناموس و زرق،

كه عاجز بود مرد با جامه غرق‌

تعلق‌[1] حجاب است و بيحاصلى‌

چو پيوندها بگسلى، واصلى‌[2]

حكايت (21) [كسى گفت پروانه را كاى حقير ....]

كسى گفت پروانه را كاى حقير،

برو دوستى در خور خويش گير

رهى رو كه بينى طريق رجا[3]

تو و مهر شمع، از كجا تا كجا!

سمندر نه اى، گرد آتش مگرد

كه مردانگى بايد آنگه، نبرد

ز خورشيد پنهان شود موش كور[4]

كه جهل است با آهنين پنجه، زور

كسى را كه دانى كه خصم تو اوست،

نه از عقل باشد گرفتن به دوست‌

ترا كس نگويد، نكو ميكنى،

كه جان در سر كار او ميكنى‌

گدايى كه از پادشه خواست دخت‌[5]،

قفا خورد و سوداى بيهوده پخت‌

كجا در حساب آورد چون تو دوست،

كه روى ملوك و سلاطين دروست‌

مپندار كو در چنان مجلسى،

مدارا كند با چو تو مفلسى‌

و گر با همه خلق نرمى كند،

تو بيچاره‌اى، با تو گرمى‌[6] كند

نگه كن كه پروانه سوزناك،

چه گفت؟ اى عجب گر بسوزم چه باك!

مرا[7] چون خليل آتشى در دل است،

كه پندارى اين شعله بر من گل است‌

نه دل دامن دلستان ميكشد،

كه مهرش گريبان جان ميكشد


[1] تعلق: عبارت است از پيوند با دنيا و امور دنيوى و انقطاع ضد آنست.

[2] واصل: آن عارفى است كه از جهان و جهانيان بكلى منقطع گردد و به حقيقت برسد.

[3] - رجا:( با فتح اول- مخفف رجاء): اميد.

[4] موش كور: خفاش را موش كور مينامند و در اينجا مراد است ولى از نظر جانور شناسى موش كور، جانورى است از حشره‌خواران به طول حدود 15 سانتيمتر با پوزه مخروطى و دست و پاى بسيار كوتاه. چشمهاى كوچك موش كور زير موهاى ناحيه سر پنهان است دستهاى او پهن است و به پنج چنگال قوى ختم ميشود.

[5] دخت: دختر.

[6] گرمى كند: با حدت و خشم با تو رفتار ميكند.

[7] مرا چون خليل آتشى در دل است: اشاره است به داستان ابراهيم خليل كه پادشاه بابل او را به آتش انداخت و به فرمان حق آتش بر وى گلستان گرديد.

نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 232
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست