[1] چه خواهى ...: در نسخه على يف:« نخواهى خريدن به
از ياد دوست».
[2] گر از دلبرى دل بتنگ آيدت: در اين بيت و ابيات
بعدى پس از آنكه شيخ اجل در باب عشق حقيقى سخن رانده و اصل توحيد و وحدت را لازم
شناخته در باب عشق مجازى، عاشقان را تسلى داده است كه اگر دلبرى از دست برود،
غمگسارى ديگر به چنگ خواهد آمد. پس زندگى را با روى ترش دلبر، ملول و تلخ مگردان و
براى كشتن آتش خشم او آب لطف ديگرى را جستجو كن. مگر اينكه بىنظير باشد كه در آن
صورت، اندك كدورت و آزار نبايد موجب ترك دلدار شود. در نسخه على يف بجاى« دگر
غمگسارى»« دل غمگسارى» ضبط شده است.
[3] - به خوارى برو، يا به زارى بايست: مراد بيت اينست
كه: چه به خوارى بروى و چه به زارى بايستى، دعاى تو پذيرفته درگاه نيست.
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 217