responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 121

غم زيردستان بخور زينهار

بترس از زبردستى روزگار

نصيحت كه خالى بود از غرض،

چو داروى تلخست دفع مرض‌[1]

حكايت (19) [يكى را حكايت كنند از ملوك ....]

يكى را حكايت كنند از ملوك،

كه بيمارى رشته‌[2] كردش چو دوك‌

چنانش درانداخت ضعف جسد،

كه ميبرد بر زيردستان حسد

كه شاه ارچه بر عرصه‌[3] نام‌آور است،

چو ضعف آمد از بيدقى‌[4] كمتر است‌

نديمى زمين ملك بوسه داد:

كه ملك خداوند جاويد باد


[1] نصيحت كه خالى بود ...: مراد بيت اينست وقتى كه نصيحت و اندرز از غرض و نظر خصوصى خالى باشد، گرچه در گوش شنونده سنگين و در مذاقش تلخ آيد، موجب رفع ضرر و جلب منفعت براى نيوشنده خواهد بود و بمنزله داروى تلخ است كه براى دور كردن بيمارى از مريضى، پزشكان تجويز ميكنند. دفع مرض يعنى براى دور كردن مرض است. ممكن است در اينجا دفع به معنى دافع باشد.

[2] رشته: كرمى است كه در زير پوست آدمى برمى‌آيد و پاى را متورم ميسازد و پوست پا را سوراخ ميكند. اشخاص ساكن كنار خليج فارس، بيشتر به اين بيمارى دچار ميشدند- طرز درمان بومى آن اين است كه چون كرم بدن را سوراخ كند و سر از آن درآورد، آنرا به چوب باريكى بتدريج مى‌پيچند، تا از بدن بيرون آيد، اما اگر قسمتى از آن در زير پوست باقى بماند، توليد چرك ميكند. اين كرم را در لاتين‌sulucnocarP sisnididem و در اصطلاح محلى پيوك مينامند( از افادات دكتر محمد حسين ميمندى نژاد) در مصراع، صنعت« ايهام تناسب» بكار رفته بدين نحو كه معنى ديگر رشته( تار ابريشم يا نخ) با دوك تناسب دارد. مراد مصراع اينست كه بيمارى رشته، يكى از پادشاهان را چنان لاغر ساخت كه به دوك همانند گرديد.

[3] - عرصه: سطح و در اينجا به معنى صفحه شطرنج است و از شاه در اين بيت، دو معنى مراد است: يكى شاه واقعى و ديگر شاه شطرنج.

[4] بيدق: معرب پياده و جمع بيدق بيادقه ميشود. مراد بيت اينست كه هر چند شاه واقعى، در ميدان جنگ، و شاه شطرنج در صفحه شطرنج، نام‌آور و مهم است، هرگاه ضعيف شود، از سرباز پياده، قدرش كمتر است.

نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 121
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست