[1] چو خيل اجل ...: نظير از گفته متنبى:« يموت راعى
الضأن فى جهله موتة جالينوس فى طبه» شبان ميشان با نادانى خود همچون جالينوس پزشك
ميميرد.
[2] حله:( با كسر اول) محل و مكان و نيز به معنى مجلس
و مجمع آمده است.
[3] - وفاق:( با كسر اول مصدر دوم باب مفاعله) سازگارى.
[4] كرمان: مراد از كرمان، در مصراع اول استان كرمان
است و كرمان خوردن، خراج كرمان خوردن است، بنابراين در مصراع حذف مضاعف معمول شده
و كرمان با كرمان بمعنى كرمها، در مصراع دوم جناس دارد.
[5] كه از مردگان ...: از احوالى كه بر مردگان گذشته
است ميتوان درس عبرت گرفت.
[6] چو كژدم ...: كژدم هم كمتر به خانه خود ميرسد،
زيرا چون كسى را بگزد مىكشندش.
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 116