[1] كه در مجلسى ...: در بعضى نسخهها« كه ميگفت
گوينده خوب دوش» ضبط شده است.
[2] مخفت: در اين مصراع شيخ اجل حديث معروف را در نظر
داشته است: الفتنة نائمة لعن اللّه من ايقظها( ر ك شرح گلستان).
مخفت، فعل نهى است از مصدر خفتيدن
و خفتن، مرادف با« مخسب» و« مخواب».
[3] - نبيند دگر ...: در بعضى نسخهها چنين ضبط شده
است:« نبيند بجز فتنه در خواب بس».
[4] تكله:« بفتح اول و سكون كاف» يكى از اتابكان فارس(
570- 591) برادر سعد بن زنگى بن سلغر.
[5] سبق برد: مراد اينست كه اگر تنها كار تكله پيشگيرى
از آزار رسانيدن مردم به يكديگر ميبود و تكله كار ديگرى نكرده بود، گوى سبق ميبرد
تا چه رسد به اينكه تكله اصلاحات ديگرى هم در حكومت خود انجام داد.
[6] بىحاصلى: ياء در بىحاصلى ياء نكره است كه با ياء
مصدرى نبايد اشتباه شود.