نام کتاب : ترجمه مكارم الاخلاق حسن بن فضل طبرسى نویسنده : ميرباقري، سيد ابراهيم جلد : 1 صفحه : 28
خشونت و تندخوئى نداشت، پرخاشجوئى و
دشنامگوئى نمىنمود، عيبجوئى و يا مداحى نميكرد، از آنچه نمىپسنديد تغافل مىفرمود
و در عين حال كسى را مأيوس نمىساخت و ديگران را كه بدان مايل بودند نااميد و
رانده نميكرد، خود را از سه چيز محفوظ مىداشت: مراء (جدال) و پرگوئى و از كارهاى
بيهوده. و در باره مردم سه چيز را هميشه ترك مىنمود: بدگوئى و سرزنش و تجسس از
كارهاى خصوصى و پنهانى و جز در آنچه اميد ثواب در آن بود حرف نمىزد، وقتى سخن
ميگفت اهل مجلس و شنوندگان سرها را (بحال ادب و توجه كامل) بزير مىانداختند و
خموش و بيحركت مىماندند كه گويا بر سرشان پرنده نشسته است[1]
و پس از آنكه حضرتش ساكت مىماند سخن آغاز مىكردند و در محضرش در سخن گفتن نزاع
نميكردند، اگر كسى شروع بتكلم مىكرد كاملا ساكت شده گوش فرا مىدادند تا حرفش
بپايان رسد. سخن گفتن ايشان در محضر وى حديث بهترين آنها بود، از آنچه همه
مىخنديدند مىخنديد و از آنچه اظهار شگفتى مىكردند، اظهار شگفتى مىنمود، در
برابر غربت سخت شكيبايى مىكرد، در برابر سخنان خشن و تند و سؤالهاى بىرويه مردم
تحمل بخرج ميداد، حتى اگر يكى از اصحاب سائل غريبى را عقب مىراندند كه مزاحم
پيغمبر نشود، ناراحت مىشد، و مىفرمود: چون حاجتمندى را ديديد حاجتش روا
[1] - اين اصطلاح عربى است كه در باره فردى ميگويند كه
با تمام حواس بكسى و چيزى متوجه است.
نام کتاب : ترجمه مكارم الاخلاق حسن بن فضل طبرسى نویسنده : ميرباقري، سيد ابراهيم جلد : 1 صفحه : 28