نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 94
حجاب- با عدم تجدد امر وجودى- برطرف
مىگردد، و اين خود از شگفتيهاى حيرت انگيز است.
112/ 3 چهارم آن چيزى است كه حضرت شيخ در كتاب نفحات بيان داشته و آن
اين كه: هر هيئت و شكل و اجتماعى از جهتى اول و مظهر است و آنچه از مطلق ذات بدان
اتصال و تعين مىيابد همان آخر و ظاهر است، چون مظهر حكمش حكم آينه است؛ و آينه
وقتى كه (صفحهاش) به واسطه نقش در آن پر و آكنده گردد؛ ديگر ديده نمىشود و تنها
نقش مشاهده مىشود، از اين روى گوييم: هر مظهرى باطن و پنهان است و ظاهر و هويدا
همان نقش و نمودار است، با اين كه نقشپذير (آينه) از جهت اعتبار پيش بودنش بر
حالت نقشپذيرى باطن اين ظاهر و روح آن است؛ و باطن باطن چيزى است كه از غيب ذات
كه از ذات به واسطه آنچه كه از آن تعين مىيابد به طور اجمال دانسته مىشود؛ به
اين اعتبار كه آت سوى اين متعيّن امرى است كه تعيّنش مسبوق به «لاتعيّن» است و از
اين حيثيت و جهت تعين يافته است. پايان سخن او قدّس سره.
113/ 3 چون اين اصول تحقق و ثبوت يافت حال گوييم: هر مظهرى از اين
مظاهر به واسطه امرى مشخص؛ يعنى صورتش كه بدان تعين مىيابد و حقيقتش آشكار
مىگردد- خواه از مظاهر حسى باشد و يا مثالى و يا غير اين دو كه گفته شده- امكان
ندارد كه اين مظهر از آن جهت كه مظهر ظاهر است خود ظاهر باشد، وگرنه تعيّن هر يك
از آن دو بر ديگرى متوقف بود و توقف از يك جهت دور پيدا مىكرد و اين خود محال
است. و همين طور (اين مظهر) ظاهر به ذات خود هم نيست، وگرنه بىنياز از غير (يعنى
ظاهر) بود و صورت او (ظاهر) نبود، در حالى كه وى اينگونه فرض شده و اين امر خلاف
فرض است. و در هيچ چيزى نيز (اين مظهر) غير همان ظاهر؛ ظاهر نيست، وگرنه تعين
(مظهر) از آن غير بود نه از آن او (ظاهر) در حالى كه فرض شده از وى (ظاهر) است و
اين امر هم خلاف فرض است.
114/ 3 و تحقيق آنكه: قاعده ظهور عبارت از تبعيت و پيروى ظاهر است-
در تعين- از مظهر، و بر عكس است در ظهور، و اين با هيچ يك از تقديرات و
انديشيدنهاى
نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 94