نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 7
فرومايه نجات و رهايى يافته باشم، كه تنها
حق متعال بخشنده و نيكى بخش است و در هر حال و مقامى توكل بر او است.
11/ 1 اين كتاب بر فاتحه[1] و تمهيد
جملى[2] ترتيب
يافته كه آن (تمهيد جملى) شامل سابقه[3] و دو فصل و
خاتمه[4] است، و نيز
شامل بابى در بيان ترتيب وجودى است[5] كه در آن
فصول و اصولى پربار و ارزشمند است، و خاتمه[6]
هم شامل جامع مقاصد گذشته؛ در بيان آنچه كه مقصد نهايى حق متعال است مىباشد[7].
12/ 1 اما فاتحه در مقدمات شروع است كه شامل شوق جملى و ضبط اصلى در
مشروع مىباشد[8].
13/ 1 اما تمهيد جملى در بيان آنچه كه بدان ارتباط عالم به حق
متعال- با آنكه وى ذاتا و از نظر وحدت ذاتيش بىنياز از عالم و عالميان است- مشخص
مىشود. و همينطور (اين تمهيد جملى) شامل سابقهاى است در بيان ريشهها و اصول اين
صحت و كيفيت. و فصل اول آن در تصحيح[9] اضافه و
نسبتهايى است كه بين ذات و صفات مىباشد، و فصل دومش در تصحيح نسبتى است كه بين
حق سبحان- به اعتبار اقسام اسماء صفات- و بين پديد آمدن
[1] - فاتحه يعنى سرآغاز و تمهيد جملى يعنى مقدمهاى
كوتاه و همگانى. م
[2] - تمهيد جملى در بيان كيفيت ارتباط عالم به حق
متعال و ارتباط حق متعال به عالم مىباشد، با اين كه او ذاتا و از نظر وحدت ذاتيش
از عالم( كثرت) بىنياز است.
[3] - سابقه تمهيد جملى در بيان ريشهها و اصول اين صحت
كيفيت است، يعنى صحت و كيفيت دو ارتباط و در آن دو فصل است: فصل اول در تصحيح
اضافاتى است كه بين ذات و صفات مىباشد و فصل دوم در تصحيح نسبتى است كه بين حق
سبحان- به اعتبار اقسام اسماء صفات- و بين تكوين اعيان ممكنات مىباشد.
[4] - خاتمه تمهيد جملى در بيان متعلقات طلب ما در حدّ
اجمال است و اين كه به چه اعتبارى مراتب استكمال بىپايان است و در آن بياناتى چند
است.
[5] - كه شامل بيان سلسله ترتيب موجودات است، يعنى باب(
كشف سرّكلى) در تعيين كليات جهات ارتباطاتى كه بين حق سبحان و بين موجودات و غير
موجودات؛ از برين و زيرين و علوى و سفلى- يعنى بيان سلسله ترتيب موجودات- مىباشد
و در آن نيز فصول و اصولى چند است.
[6] - خاتمه كتاب( در مقابل فاتحه) جامع مقاصد باب(
يعنى كشف سرّكلى) و در بيان خواص انسان كامل است، زيرا انسان كامل با اين كه مقام
آخر بودن شهودى را دارد؛ ولى اول اولين و آغاز آغازها را- در توجه الهى شامل و
فراگير- دارد، و در آن مسائل( يعنى سئوالات) و پاسخها است.
[7] - يعنى در بيان حال انسان كامل است كه مقصود اصلى و
غايت از ايجاد مىباشد، چون وى قابل كلى و كون جامع حقايق كلى الهى و كونى است.
[8] - شوق جملى: از جهت بيان شرافت و برتريش بر غير
بوده و ضبط اصلى از جهت ذكر مصنوع و مبادى و مسائل است اجمالا.