responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد    جلد : 1  صفحه : 184

425/ 3 اما وجود ظاهر از جهت دوم‌[1] عبارت از چيزى است كه بدان هر صورتى كه از تعيّن يافته (و يا: صورت هر تعيّنى از آن)- خودش و مثلش- ادراك مى‌گردد، خواه موجودى روحانى باشد و يا مثالى و يا جسمانى، كه در هر مرتبه به حسب آن ظاهر است، پس تأثير در تنوعات و گوناگون بودن تعينات وجودى بستگى به حقايق دارد، و ناميدن حقايق را عين و


[1] - ما براى روشن‌تر شدن مطلب شيخ بزرگوار- فرغانى- قسمتى از كتاب مدارج الفتوة فى شرح مهر النبوه خودمان را در اين باب نقل مى‌كنيم: صور علميه اشيا به مانند ظلال و سايه‌اند نسبت به صفات ذاتيه الهى، پس مجلاى ظاهر علم ظاهر وجود است و مجلاى ظاهر وجود ظاهر علم است، يعنى ظهور وجود باريتعالى مجلاى علم او با عيان ممكنات واقع شده، يعنى همان اعيان موجوده در خارج، و همچنين ظهور علم باريتعالى مجلاى وجود است با صفات و كمالات حميده، پس هر يك از ظهورات علم مطلق و وجود مطلق نسبت به ديگرى مظهر و ظل مى‌باشد، و هر يك از علم و وجود را ظهورى و بطونى است، پس ظاهر وجود را در نزد عرفاى الهيين دو اعتبار است: او را كثرتى است نسبى و وحدتى است ذاتى، چه خود بالذات يگانه است ولى به اعتبار نسبت و اضافات كثرت نسبى حاصل مى‌نمايد، پس وحدتش به بطون ذات واحديت برمى‌گردد، و اين شئونات را حروف اصلى و كليات اسماء الهى خوانند، و شئونات كه گفتيم مقصود انوار صفات حميده الهى است ليكن بدون امتياز- چنان كه در مقام احديت گذشت- پس حق تعالى بر خلايق با اين اسماء حسناى خود تجلى فرمود، تجلى واحد ولى به اعتبار تعدد مجالى و مظاهر در ظهور كثرت پيدا كرده. و چون در ظاهر وجود دو اعتبار بود در ظاهر علم نيز دو اعتبار است، پس او را وحدتى است نسبى و كثرتى است حقيقى، وحدتش به حسب اعيان ثابته است كه به صفت وحدت؛ علم الهى بر آنها محيط است و از آن صور علمى ثابت بحروف مفردات و حروف بسيطه و كليات اسماء كونيه تعبير مى‌كنند و اين مرتبه را بطون علم نامند. اما كثرت در علم به اعتبار تعلق او به اعيان است، زيرا اينجا اعيان را وجودى است خارجى، يعنى در اين مرتبه علم الهى به حسب صور از يكديگر تمايز دارند، لاجرم به حسب كثرت متعلقات؛ در علم مطلق كثرت اعتبارى واقع شده است. عارف و اصل سيد قطب الدين نير نيريزى قدس سره در كتاب فصل الخطابش گويد:

حروف عاليات عبارت است از شئونات الهى كه عبارت از باطن وجود و ظهور اسم اعظم است، و حروف مفردات عبارت از اعيان ثابته و اعيان مركبه و كلمات الهى است، اعيان ثابته مطلقا در بطون علم‌اند و ظهور اعيان ثابته در قوس ظاهر علم است كه اعيان خارجيه‌اند. به وجهى ديگر: حروف عاليات شئون ذاتيه است و در آنجا امتيازى نيست؛ بلكه امتياز در حروف مفردات است كه اولين ابداع مى‌باشند، و اعيان ثابته علمى به فيض اقدس واقع‌اند كه آنها را كليات اسماء كونى هم گويند و ظهوراتش را اعيان كونيه گويند، و هر شئى عين ثابتش ظل هر اسمى از اسماء كه هست در آخر رجوع به همان اسم مى‌كند كه مبداء اصليش مى‌باشد، از تقابل آينه وجود و آينه علم مراتب نامتناهى منعكس مى‌گردد. پس در مرتبه ذات حروف عاليات است و شئونات ذاتى، و در مرتبه تجلى اسماء الهيه‌اند و در مرتبه باطن علم؛ اعيان ثابته، و در مرتبه ظاهر علم؛ اعيان كونيه‌اند و منشأ تمام؛ ذات اقدس الهى است.

پس ظاهر وجود را كه وجود مطلق است و وجوب وصف خاص او است- يعنى واجب بوجود حق است- او را وحدتى است ذاتى و كثرتى نسبى از لحاظ معنى واحديت كه به معنى قيوميّت اشياء است، و باطن ظاهر وجود را وحدتى است حقيقى از لحاظ معنى احديت كه شئونات ذات و حروف عاليات است در مقام غيب الغيب، و ظاهر علم را كثرتى است حقيقى فرقى از جهت تعلق آن به ممكنات، و باطن ظاهر علم را وحدتى است نسبى جمعى به اعتبار اعيان ثابته در آن، پس اعيان ممكنات در هر مشهد و مرتبه از مراتب وجود و شهود ظهورات علم ازلى‌اند.

نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد    جلد : 1  صفحه : 184
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست