نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 16
21/ 2 و اما روايت هفتاد بطن- خدا دانا است-
ناظر به نظر استكثار و فزونى خواستن نسبت به اشتمال هر بطن بر مراتب و مظاهر
بىشمار، و يا مطلقا نظر استكثار و زياده طلبى است كه عرب (و يا عرف) به درجات فوق
كمال متداول و معمول مىدارد.
22/ 2 پس علوم ظاهر اگر تعلق به عقايد بيابد، علم كلام و علم الهى
است، و اگر تعلق به افعال بيابد، البته به اعتبار ضبط آنها در تحت قواعد استنباط و
احكامشان از كتاب و سنت به قواعد خود- يعنى با اجماع و يا قياس- علم اصول فقه، و
به اعتبار نهايت كوشش در شناخت حكم يكايك افعال آن (احكام) به تفصيل- كه ميدان سخن
از بيان آن موضوعات تنگى دارد- علم فقه و (علم) مذهب و فتوى است، و توسل به تحصيل و
فراگيرى اين مقاصد- چه از جهت سند و چه از جهت متن- علم ظاهر تفسير و حديث
مىباشد.
23/ 2 و علوم باطن پس از محكم كردن احكام ظاهر تحقق مىيابد، ولى بر
طريقه و روش پيشينيان صالح و شايستهگان، آن روشى كه به زودى بدان اشاره خواهد شد[1]، و آن را- با اين كه بيشترش بخشايشى
و موهوبى است- بايد از كاملان دريافت كرد[2]
نه از راه اكتساب (مانند علوم ظاهرى) و اين اگر تعلق به مرمت و آباد كردن باطن به
واسطه معاملات قلبى داشته باشد- يعنى خالى كردن قلب از امورى كه موجب هلاكش
مىشوند و آراستن آن به امورى كه موجب نجات و رهايىاش مىشوند- علم تصوف و سلوك
است.
24/ 2 و اگر تعلق به كيفيت ارتباط حق متعال به عالم؛ و جهت پديد آمدن
كثرت از وحدت حقيقى- با آن تفاوت كه بينشان هست- داشته باشد و اين هم به واسطه
نسبتها و مراتب آن وحدت حقيقى است، علم حقايق و مكاشفه و مشاهده است، و حضرت شيخ
قدس سره اين را علم به خدا ناميده؛ هم چنان كه علم پيش از اين (يعنى تصوف و سلوك)
را علم منازل آخرت ناميده است.
25/ 2 اينها اصول علومى بود كه تعلق به شرع الهى داشت و يا شرع به آن
علوم خوانده
[1] - يعنى در فصل دوم در تفسير طوايف كه از دو رساله
مفصحه و هاديه نقل خواهد شد كه گويد: و قسم ديگر مطلقا به آنچه كه رسيده ايمان
آوردهاند، پس اگر نظرشان مساعدت كرد ادراك مىكنند؛ و اگر نه ايمان به آنچه كه
مراد حق تعالى است مىآورند ... تا پايانش.