responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 550

ياد مى‌گرفتند تا زنى (اجنبى) را محبوب مردى كرده و يا مردى را محبوب زنى كنند و به اين ترتيب بين زن و شوهر جدايى اندازند، سپس خداوند مى‌فرمايد: «وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ‌» (و آنان نميتوانند بكسى آزارى رسانند مگر با اذن خدا) يعنى آن مردم طالب سحر و جادو به كسى آزار نمى‌رسانند مگر با اذن خدا، و مراد از اذن اين است كه خدا از اين كار آنان اطّلاع دارد و در عين حال، ايشان را به حال خود رها مى‌كند، زيرا اگر مى‌خواست، با جبر و زور جلوى كار آنان را ميگرفت.

سپس ميفرمايد: «وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ‌» (چيزى ياد ميگيرند كه به آنان ضرر مى‌رساند و نفعى برايشان ندارد) زيرا وقتى سحر را آموختند و غرضشان، سحر و جادو كردن ديگران و ضرر زدن به آنان باشد، در واقع چيزى را آموخته‌اند كه در دينشان به آنان ضرر زده و در امر دين نفعى به حالشان نداشته است، بلكه به اين وسيله از دين خدا خارج مى‌شوند، و اين مردم خود مى‌دانستند كه كسى كه دين خود را به اين مطالب بفروشد، در آخرت نصيبى از بهشت نخواهد داشت، سپس خداوند مى‌فرمايد: خود را به بد چيزى فروختند (كه خود را در گرو عذاب قرار دادند) اگر مى‌دانستند كه‌

نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 550
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست