شد، و اين آيه شريفه به همين مطلب اشاره دارد: «إِذْ قالَ
اللَّهُ يا عِيسى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُكَ ...» (آنگاه كه
خداوند به عيسى گفت: من تو را برميگيرم و به سوى خود بالا مىبرم و از كفّار پاك و
مطهّرت مىكنم- آل عمران: 55) و نيز خداوند، گفتار عيسى 7 در روز قيامت
را چنين حكايت مىفرمايد: «وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ
فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ
عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» (مادامى كه در ميانشان بودم، گواه بر آنان بودم
و آنگاه كه مرا برگرفتى، خود مراقب آنان بودى و تو بر همه چيز شاهدى- مائده: 117).
و كسانى كه در مورد ائمّه عليهم السّلام از حدّ تجاوز كردهاند مىگويند: اگر جايز
است كه امر عيسى 7 كه بدون پدر خلق گرديده است، بر مردم مشتبه شود، چرا
جايز نباشد كه امر ائمّه عليهم السّلام نيز مشتبه شود؟
جوابى كه بايد به آنان
داد اين است: عيسى بدون پدر خلق شد، پس چرا جايز نباشد كه آنان نيز بدون پدر خلق
شوند؟ زيرا آنان جرأت نخواهند كرد كه عقيده خود را در اين باب اظهار كنند، خدايشان
لعنت كناد! وقتى كه تمام انبياء و رسل و اوصياء بعد از آدم از پدر و مادر خلق شده
باشند و در اين ميان