عبد اللَّه و صد شتر زد و هر سه بار قرعه به شتران افتاد، عبد
المطّلب گفت:
اكنون دانستم كه خداى من
راضى شده است، پس شتران را قربانى كرد».
استاد در شرح اين قسمت
از حديث مىفرمايد: «اين خبر از نظر سند ضعيف است، زيرا حمّاد بن عيسى در تمام كتب
موجود، بلا واسطه از حريز نقل مىكند و حريز خود شيخ اجازه (استاد) اوست، و در اين
حديث مع الواسطه از وى نقل كرده است. ديگر اينكه حريز از اصحاب امام صادق و موسى
بن جعفر عليهما السّلام است، و گويند از امام صادق بيش از دو حديث نقل نكرد و امام
باقر 7 را درك نكرده است و در اين حديث بلا واسطه از امام باقر 7 روايت كرده لذا سند عيب دارد و باصطلاح مضطرب است و ظاهرا بايد حمّاد بن
عيسى از حريز از شخصى ديگر از امام [باقر] نقل كرده باشد و تحريف شده و بنا بر اين
حديث مرسل است، اين از نظر سند.
و امّا از نظر متن، عبد
اللَّه را پسر آخر شمرده و حال آنكه حمزة بن- عبد المطّلب با رسول خدا هم سن است و
او يا عبّاس بن عبد المطّلب