responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 415

و وقتى زيد به خانه برگشت، همسرش، آمدن حضرت رسول و گفته آن حضرت كه فرموده بودند: «سبحان الّذي خلقك» را به او خبر داد، زيد متوجّه منظور حضرت نشد و گمان كرد كه سخن حضرت به خاطر اين بوده است كه آن حضرت از همسر او، خوششان آمده است، لذا نزد حضرت آمد و عرض كرد: يا رسول اللَّه! زن من كمى بد اخلاق است و مى‌خواهم او را طلاق بدهم، حضرت به او فرمودند: «أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ‌» (همسرت را نگهدار و از خدا بترس- احزاب: 37) و خداوند متعال قبلا تعداد همسران آن حضرت و اينكه اين زن نيز از جمله آنان است را به آن حضرت خبر داده بود، حضرت اين موضوع را در دل پنهان داشته و براى زيد آشكار نكرده بودند، و از اين مى‌ترسيدند كه مردم بگويند: محمّد به برده‌اش كه خود او را آزاد كرده مى‌گويد: زن تو، همسر من خواهد شد، و با اين گفته، بر آن حضرت خرده بگيرند، لذا خداوند اين آيه را نازل فرمود: «وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي‌- تا آخر آيه (كه قبلا ذكر شد)» يعنى (وقتى به آن كسى كه خدا به واسطه اسلام به او نعمت داده و تو نيز با آزاد سازى او، وى را مورد لطف و عنايت قرار دادى، مى‌گويى: از خدا بترس و همسرت را نگه‌دار و در دل چيزى را پنهان مى‌دارى كه خدا آن را آشكار خواهد كرد و از مردم‌

نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 415
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست