انْتَقَمْنا» و آيه «نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ»، و آيه «كَذلِكَ
الْيَوْمَ تُنْسى» و امثال اين آيات كه معنى آن معامله كردن خدا است با آنان
معامله ناراضى و معامله كسى كه فراموششان كرده، يا معامله اندوهگين، يا معامله
پشيمان، نه آنكه العياذ باللَّه خداوند در واقع اين صفات را پيدا كرده باشد مثل «وَ مَكَرُوا
مَكْراً وَ مَكَرْنا» كه نتيجه دادن مكر آنهاست نه فعل مكر كه نسبتش بر خداوند
قبيح است، و علّامه مجلسى نيز لفظ «بداء» را چون در روايات آمده است تأدّبا حفظ
كرده ولى معنى را بنظير آنچه تحرير شد تأويل مىنمايد». (اقتباس از پاورقيهاى
مرحوم شعرانىّ بر شرح كافى ملّا صالح مازندرانىّ).
بارى سليمان گفت: آيا در
اين باره، از پدران خود، روايت به شما رسيده است؟ فرمودند: بله، از حضرت صادق اين
روايت برايم نقل شده است كه ايشان فرمودند: «خداوند دو علم دارد، علمى مخزون و
مكنون و پنهان، كه كسى بجز خودش از آن علم آگاهى ندارد، و بداء از آن علم نشأت
مىگيرد، و علمى كه به ملائكه و پيامبرانش تعليم فرموده است و علماء اهل بيت
پيامبر ما نيز از آن آگاهند».
سليمان گفت: دوست دارم
اين مطلب را از كتاب خداوند برايم ارائه دهى، فرمود: خداوند به پيامبرش مىفرمايد:
«فَتَوَلَّ
عَنْهُمْ فَما أَنْتَ بِمَلُومٍ» (از آنان اعراض كن، مورد ملامت واقع نخواهى شد-
ذاريات 54) خداوند در ابتدا