responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 363

مسلمان شد، گفت: داخل شود، عمران داخل شد و مأمون به او خوش آمد گفته او را در محلّ مناسب جاى داد، سپس گفت: اى عمران! نمردى تا بالأخره از بنى هاشم شدى! عمران گفت: سپاس خداوندى را كه مرا توسّط شما تشرّف عنايت فرمود، اى امير، مأمون گفت: اى عمران! اين سليمان مروزى متكلّم خراسان است، عمران گفت: اى امير المؤمنين! او گمان مى‌كند در خراسان از نظر بحث و مناظره تك است و «بداء» را نيز منكر است، مأمون گفت: چرا با او مناظره نمى‌كنى؟ عمران گفت: اين امر بستگى به خود او دارد، در اين هنگام امام رضا 7 وارد شدند و فرمودند: در باره چه صحبت مى‌كرديد؟ عمران گفت: يا ابن رسول اللَّه! اين شخص سليمان مروزى است، سليمان (به عمران) گفت: آيا گفته ابو الحسن را در باره بداء قبول دارى؟ عمران گفت: بله، به شرط اينكه دليلى ارائه بدهند تا بتوانم بر امثال خودم در بحث پيروز شوم.

مأمون گفت: يا ابا الحسن! در باره آنچه اينان در آن بحث و مشاجره مى‌كنند چه نظرى داريد؟ حضرت فرمودند: اى سليمان! چطور «بداء» را قبول‌

نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 363
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست