responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 214

من هم نگاه كردم. پرسيد: چه مى‌بينى؟ گفتم: پارچه‌اى مى‌بينم كه به كنارى انداخته‌اند، فضل گفت: بهتر نگاه كن، خوب دقّت كردم و گفتم: مردى است در حال سجده، پرسيد: او را مى‌شناسى؟ گفتم: نه. گفت: او، سرور و مولاى تو است.

گفتم: مولاى من كيست؟ در پاسخ گفت: اكنون خودت را براى من به نادانى مى‌زنى؟ گفتم: نه، من خود را به نادانى نمى‌زنم، بلكه براى خود، مولا و سرورى نمى‌شناسم، فضل گفت: او موسى بن جعفر است، من شب و روز مواظب او هستم و هميشه او را بر همين وضعيّت كه برايت مى‌گويم مى‌بينم:

نماز صبح را مى‌خواند پس مدّتى تا طلوع آفتاب مشغول به تعقيب نماز مى‌شود، سپس به سجده مى‌رود و تا اذان ظهر در سجده مى‌ماند و كسى را گماشته است تا وقت اذان را به او يادآورى كند، نمى‌دانم چه موقع، آن غلام، به او خبر مى‌دهد كه ظهر شده است ولى مى‌بينم ناگهان از جايش برخاسته و بدون تجديد وضوء مشغول نماز شده است، از همين جا مى‌فهمم كه در اين مدّت كه در سجده بوده، نه به خواب رفته، و نه چرت زده است، بهر حال، به‌

نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 214
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست