سيّئات خود و آنچه بر آن مترتّب مىشود از
عقوبات و دور شدن از خدا، دعوت مىكند او را به باز ايستادن از آنها و تدارك آنچه
را كرده به توبه و پشيمانى.
و هرگاه تفكّر كند در صفات و افعال خدا از لطفى كه به بندگان نموده و
احسانى كه به ايشان كرده به نعمتهاى رسا و شفقتهاى بىپايان و تكليف به مادون طاقت
و از براى عمل قليل وعده به ثواب جزيل فرموده و مسخّر ساختن آنچه در آسمانها و زمين
و هرچه در ميان آنهاست و امثال اين نوع فكرها[1]،
البتّه دعوت مىكند او را به خوبىها و عمل به آنها وبه رغبت در طاعت وباز ايستادن
از معصيت. واين تفكّر متوسّطان است.
واشاره به اين شده در قول حضرت امام رضا 7 كه فرمودهاند:]m .a 931[ عبادتْ بسيار نماز كردن و روزه داشتن نيست، بلكه عبادت فكر در
امر خدا كردن است[2].
و از حضرت امام جعفر صادق 7 پرسيدند از آنچه مردم روايت
مىكنند كه تفكّر يك ساعت بهتر است از ايستادن يك شب به عبادت، آيا چگونه تفكّر
كنيم؟
فرمودند: به خرابهاى يا خانهاى كه مىگذرى بگو: كجا رفتند ساكنان
تو؟ چه شدند بنا كنندگان تو؟ چرا چيزى نمىگويى كه به كجا رفتند[3]؟
و اين نوع تفكّر كه حديث نبوى به آن[4]
تفسير شده در فضيلت واپَستر از دو تفكّر اوّل است. و شايد حديث نبوى اعمّ از اين
باشد و[5] تخصيص آن
حضرت به آنچه فرمودهاند به قدر مرتبه مخاطب باشد از براى آنكه تفكّر هر كسى به
قدر فهم و رتبه او مىباشد.
مؤلّف حقايق گويد كه[6]: تفصيل
مجارى فكرها را در كتاب علم اليقين ايراد كردهايم و هر[7]
كه اراده آن داشته[8] به كتاب
مذكور رجوع كند.