خوش و عمامه بستن و سر تراشيدن و شارب و
ناخن گرفتن و غير اينها[1] از
سنّتها، با دل صاف و عمل به اخلاص و نيّت خالص چنانچه در ملاقات پادشاه دنيا
مىكنى. و قصد تو از اين وظايف بايد كه رفاهيّت و راحت نباشد كه سرمايه را زيان
كنى و بعد از اين[2] حسرت تو
ظاهر شود. و هر چندان كه ممكن باشد كه[3]
بسيار گردانى مطالبى[4] را كه
ثواب بر آنها مترتّب شود به سبب عمل قصدِ آنها را بكن تا ثواب عمل[5] تو به قصد آن مطالب مضاعف گردد.
فصل [نماز عيد رمضان و قربان]
و امّا نماز عيد رمضان و عيد قربان، پس در دل حاضر گردان كه اين نماز
در روز قسمت عطيّهها و پهن شدن رحمت و رسيدن بخششهاست بر كسى كه روزه و قربانى او
قبول شده باشد و به وظايف آنها[6] اقدام
نموده باشد. و بسيار كن خشوع را در نماز و در اثناى آن و پيش از آن، و بعد از آن
تضرّع بسيارى به خدا بكن كه عملهاى تو را قبول كند و تقصيرات تو را عفو نمايد. و
درياب در خود حيا و خجالت آنكه عمل تو ردّ شود و حيران گردى و از جوار الهى ممنوع
شده بىيار و ياور بمانى، چون[7] آن روز
عيد كسى نيست كه جامه تازه بپوشد بلكه عيد كسى است كه از تهديدات الهى ايمن و از
مناقشه در حساب و سختگيرى سالم باشد و[8]
به عملهاى شايسته مستحقّ مزيد اجر[9] باشد.
و بايد كه استقبال اين روز بكنى به آنچه در روز جمعه مىكردى[10] از وظايف و