و اگر خواهى كه سلام را[1]
در موضع خود بگذارى و اداى معناى او را بكنى بايد كه از خدا بپرهيزى و دين و قلب و
عقل را از آلودگى به ظلمت معاصى به سلامت دارى.
و به سلامت باشند از تو ملائكهاى كه حفظ تو مىكنند به اينكه ايشان
را در ملال نيندازى و آزرده نكنى و به وحشت درنياورى از كردار ناگوار. و بعد از آن
دوستان از شرّ تو به سلامت باشند و بعد از آن دشمن تو. و هرگاه نزديكان از آسيب و
ملال به سلامت نباشند دوران به طريق اولى سالم نخواهند بود. و هركه سلام را در
جاهاى خود استعمال نكند سلامِ او سلام و اسلام و فرمانبردارى نخواهد بود و در سلام
خود كاذب خواهد بود[2] هرچند به
علانيه در ميان مردم سلام كرده باشد[3].
فصل [نماز خالص از آفتها]
بدان كه خالص گردانيدن نماز از آفتها و به اخلاص از براى خدا بجاى
آوردن و اداى آن نمودن به شرطهاى باطنى كه ذكر كرديم از خشوع و تعظيم و حيا سبب حصول
انوار است در دلْ آن چنان انوارى كه كليد علمهاى[4]
باطنى است، خداى عزّ وجلّ فرموده: «قَدْ أَفْلَحَ
الْمُؤْمِنُونَ* الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»[5] يعنى رستگارند مؤمنانى كه در نماز خشوع و افتادگى مىكنند. و[6] خداى عزّ وجلّ در اين آيه مؤمنان
را بعد از ايمان مدح نموده به نماز مخصوصى كه با خشوع باشد.
و بعد از آن ختم نموده]m .a 011[ وصفهاى رستگاران را به نماز، چنانچه در آخر
آيه فرموده[7]: «وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ»[8] يعنى مؤمنان كسانيند كه محافظت بر نماز مىكنند.