ندارد. و نماز كليد دلهاست و به سبب آن
اسرار كلمات ظاهر مىشود. و[1] اين است
حقّ قرائت و[2] ذكرها و
تسبيحها.
و بعد از آن رعايت هيئت در[3]
قرائت بكن به اينكه شمرده بخوان و درهم مباف و تعجيل مكن كه آهسته خواندن از براى
تأمّل آسانتر است. و فرق بگذار در ميان نغمهها در پستى و بلندى[4] هرگاه آيه رحمت و عذاب و نويد و
تهديد و تعظيم و تمجيد[5] را
خوانى. و بعضى از عابدان هرگاه از مثل اين آيه مىگذشتند كه:
«مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ»[6] آواز را پست مىكردند مانند كسى كه حيا كند از ياد كردن خدا به هرچه
گفته شده. و هركه تلاوت قرآن نمايد خطاب به وى مىشود كه: بخوان و بلند شو، پس
هرآيهاى كه خواند درجه او بلند مىشود.
فصل [قيام و خشوع]
و امّا مداومت بر قيام نمودن تنبيهى است بر پا داشتن دل را با[7] خدا بريك طريقه از حضور.
حضرت پيغمبر 6 فرموده[8]]m .b 701[ كه: خدا اقبال مىكند به[9]
نماز گزارنده مادام كه التفات به غيرى نكند[10].
و همچنان كه واجب است حراست سر و چشم از التفات به جهات[11] همچنين واجب است[12] حراست باطن از التفات به غير
نماز. و اگر چنانچه التفات به غير آن