responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمة الحقائق فيض كاشانى نویسنده : كاشانى، محمد بن شاه مرتضي    جلد : 1  صفحه : 375

و مثال اين نور آفتابى است كه بر زمين تابان است و مى‌دانيم‌[1] كه نور عرضى است از اعراض و در روى زمين حادث مى‌شود و وقت غايب شدن آفتاب زايل مى‌شود، پس اگر روشنى آفتاب هميشه مى‌بود و غروب نمى‌كرد گمان مى‌كرديم كه اجسام هيئتى ديگر به غير رنگها ندارند و روشنى را به تنهايى‌[2] ادراك نمى‌كرديم، امّا چون آفتاب غايب مى‌شود و[3] جاها تيره مى‌گردد فرقى ميان اين دو حالت مى‌يابيم و مى‌دانيم كه اجسام به روشنى آفتاب روشن شده‌اند و در وقت غروبِ آن روشنى از آنها مفارقت نموده، پس وجود نور را به عدم آن شناختيم و اگر عدم آن نمى‌بود به دشوارى مطّلع بر آن مى‌شديم. و اين از براى آن است كه اجسام را در تاريكى و[4] روشنى متشابه و غير مختلف مى‌يابيم، با آنكه نور ظاهرترين محسوسات است زيرا كه به آن ادراك ساير محسوسات مى‌شود.

پس هرگاه چيزى كه به ذات خود ظاهر و اظهار كننده غير باشد ببين كه به سبب ظهور چه مقدار مبهم خواهد بود هرگاه چندان طارى‌[5] نشود، پس در اين هنگام خداى عزّ وجلّ ظاهرترين چيزها خواهد]m .b 68[ بود و چيزها به آن ظاهر شده‌اند و اگر از براى او عدمى يا غيبتى يا تغيّرى مى‌بود آسمانها و زمين‌[6] از هم مى‌پاشيد و ملك و ملكوت باطل مى‌شد و فرق ميان اين دو حالت ادراك مى‌شد. و اگر بعضى چيزها موجود به خدا و بعضى موجود به غير خدا مى‌بود فرق ميان آن‌[7] دو در دلالت بر وى ادراك مى‌شد، امّا چون دلالت او در چيزها عامّ است و بر يك نسق است و در همه احوال وجود او دايمى است و خلاف اين محال است پس لابد زيادتى ظهور مورثِ خفا شده است، چنانچه شاعرى گفته:


[1] - مى‌دانيم/a s مى‌دانم.

[2] - تنهايى/a تنها.

[3]- 6.a - و.

[4]

[5] - طارى/a ظاهر.s ظاهرى.

[6] - زمين/s زمينها.

[7] - آن/a اين.

نام کتاب : ترجمة الحقائق فيض كاشانى نویسنده : كاشانى، محمد بن شاه مرتضي    جلد : 1  صفحه : 375
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست