و مراتب خايفان در]m .b
77[ آنچه بر دل ايشان
غالب باشد از مكروههايى[1] كه حذر
از آنها مىشود مختلف مىباشد. و امّا جمعى از خايفان كه غالب باشد بر دل ايشان
مكروههايى[2] كه به
حسب ذات نباشد بلكه نظر به غير باشد، پس بعضى از آنها كسى است كه غالب مىشود بر
وى خوف مردن پيش از توبه، يا خوف برهم زدن توبه، يا خوف ضعف قوّت از وفا كردن به[3] تمام حقوق خداى عزّوجلّ، يا خوف
زوال رقّت قلب و مبدّل شدن آن به قساوت، يا خوف ميل از جاده مستقيم، يا خوف غالب
شدن عادت در متابعت شهوتهايى كه مأنوس شده، يا خوف آنكه خداى عزّ وجلّ واگذاشته
باشد او را به طاعتهايى كه تكيه بر آنها كرده و در ميان مردم به سبب آنها معزّز و
محترم است، يا خوف زيادتى نشاط به وفور نعمتهاى الهى، يا خوف آنكه از ياد[4] خدا بازمانده به ديگرى پردازد، يا
خوف آنكه خداى عزّ وجلّ او را واگذاشته باشد به نعمتهاى پى در پى، يا خوف ظاهر شدن
مفاسد طاعتها تا آنكه ظاهر شود از براى وى از جانب خدا چيزى چند كه گمان نداشت، يا
خوف مظلمههاى مردم كه در نزد او باشد از غيبت و خيانت و تدليس و بدخواه بودن، يا
خوف چيزى كه نمىداند كه تا آخر عمر به هم[5]
خواهد رسيد، يا خوف تعجيل عقوبت[6] دنيا و
رسوا شدن پيش از مرگ و[7] يا خوف
فريفته شدن به زينتهاى دنيا، يا خوف مطّلع شدنِ خدا بر باطن او در حالتى كه از خدا
غافل باشد، يا خوف آنكه عاقبت او در وقت مرگ به بدى ختم شود، يا خوف آنكه در روز
ازل قلمِ قضا به بدى او جريان يافته باشد.
و تمام اينها خوفى است كه عارفان مىدارند و از براى هريك از اينها
خصوص فايدهاى هست به اينكه سلوك كند سبيل اجتناب را از هرچه منجر شود به آنچه از
آن