خوشنود مىشود از آن عمل، پس مرتبه او
واپَستر از آن حالت كه داشت مىشود. و اگر چنانچه آن حالت گناه كردن و پشيمان بودن
را مىداشت از براى او بهتر بود از طاعت[1]
كردن و خوشنود بودن[2].
و نيز از[3] آن حضرت
مروى است كه: عالمى به[4] نزد
عابدى آمد و به او[5] گفت:
چون است (نماز تو؟ عابد گفت: از مثل من كسى مىپرسند[6] كه نماز تو چون است)[7] و حال آنكه چندين سال است كه
عبادت خدا مىكنم! پس آن مرد عالم پرسيد كه:
گريه تو چون است؟ عابد گفت: آن قدر مىگريم كه اشك از چشمم جارى
مىشود.
پس آن عالم گفت: خنده تو در حالتى كه ترسان و هراسان باشى افضل است
از گريه در حالتى[8] كه[9] به عمل خود بالى و شكفتگى زياد
كنى، به درستى كه هركه صاحب اين حالت است چيزى از عمل او مقبول نمىشود[10].
و از حضرت امام محمّد باقر 7 روايت است كه فرمودند: وقتى
دو مرد داخل مسجد شدند يكى عابد و ديگرى فاسق، و هر دو از[11]
مسجد بيرون رفتند و[12] آن فاسق
صدّيق شده و عابد فاسق گرديده بود. و سببش آن بود كه عابد داخل مسجد شد و به
عبادتِ خود مشعوف بود و فكر او در خوبى عبادتش بود. و فكر فاسق در پشيمانى از
فسقش[13] بود و
استغفار مىنمود از گناهانى كه كرده بود[14].