نام کتاب : تبيين و نقد نظريه ماده و صورت در فلسفه اسلامى و مقايسه آن با فيزيك كوانتوم نویسنده : مصطفوى، نفيسه جلد : 1 صفحه : 318
دستگاه مختصات، حركتى در كار نيست و فقط يك
ميدان الكتريكىE ناشى از وجود ذره باردار ساكن را مشاهده خواهيم كرد. به اين ترتيب
با سوار و پياده شدن از قطار مذكور مى توان ميدانهاى الكتريكى و مغناطيسى را به
هم تبديل كرد. اين تبديل ميدانها به هم يك نوع تقارن تعريف مىكند. يعنى دو
ميدانE وB هيچيك به تنهايى موجوديت مستقل ندارند و تحت تبديلات فوق يعنى
همان سوار و پياده شدن از قطارهاى مختلف كه به تبديلات لورنتس مشهور است، به
يكديگر تبديل مى شوند. بنابراينE وB دو روى يك سكهاند كه آن سكه ميدان الكترو مغناطيسىF نام دارد.
ماكسول تلاش زيادى كرد تا نيروى الكترومغناطيسى و گرانش نيوتونى را
به يك نيرو تقليل دهد اما موفق نشد. رؤياى اينشتين نيز وحدت الكترومغناطيس و ثقل
بود. (مىخواست نيروى الكترومغناطيسى را وارد نسبيت عام كند.) وى سه دهه آخر عمرش
را صرف اين وحدت كرد ولى ناكام ماند.
در اواخر دهه 1950 چند نفر همزمان در فكر اين بودند كه به دو تا از
اين نيروها وحدت بخشند؛ يكى نيروى هستهاى ضعيف كه باعث
راديواكتيويته شدن يا واپاشى هسته است و ديگرى نيروى الكترومغناطيسى.
اين دو نيرو، تشابهات زيادى دارند. لذا افرادى را به
نام کتاب : تبيين و نقد نظريه ماده و صورت در فلسفه اسلامى و مقايسه آن با فيزيك كوانتوم نویسنده : مصطفوى، نفيسه جلد : 1 صفحه : 318