نام کتاب : تبيين و نقد نظريه ماده و صورت در فلسفه اسلامى و مقايسه آن با فيزيك كوانتوم نویسنده : مصطفوى، نفيسه جلد : 1 صفحه : 194
اينكه هسته درخت امكان استعدادى براى
تبديل شدن به درخت را دارد، اين است كه اگر آب و حرارت و ديگر شرايط لازم فراهم
شود تدريجاً رشد مىكند و ريشه و شاخ و برگ مىآورد. پس آنچه عينيت دارد هسته و
آب و حرارت و امثال آنها است و امر عينى ديگرى بهنام امكان استعدادى وجود خارجى
ندارد. در نتيجه نمىتوان آن را از قبل اعراض خارجى دانست.[1]
بنابراين از نظر ايشان امكان استعدادى از معقولات ثانيه فلسفى[2] است كه در خارج فقط منشأ انتزاع
دارد و نه ما بازاء، بنابراين امكان استعدادى، عرض خارجى ماهوى نيست تا محتاج به
موضوع خارجى با ماهيت مجزا
باشد. بنابراين با توجه به عروض تحليل قوه، نياز به جوهرى مجزا از
جوهر بالفعل نيست؛ بلكه از همان جوهر بالفعل با توجه به اقتضاى وجودى آن براى صور
بعدى قوه انتزاع مىشود.
شاهد بر اينكه بوعلىسينا قوه را عرض ماهوى مىداند آن است كه در
يكى از براهين خود براى اثبات هيولى، امكان وجود را بهمعناى قوه و استعداد دانسته
و آنرا اضافه به موضوع مىداند:
وامكان وجود نسبت به آنچه اين امكان را دارد، اضافه است. امكان
وجود، جوهر بدون موضوع نيست، پس عارض در موضوع است و امكان وجود را قوه وجود
مىنماميم و حامل قوه وجود را موضوع و هيولى ماده و غيره بر حسب اعتبارات مختلف