responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تبيين و نقد نظريه ماده و صورت در فلسفه اسلامى و مقايسه آن با فيزيك كوانتوم نویسنده : مصطفوى، نفيسه    جلد : 1  صفحه : 176

اعتراض‌

بنابر شالوده برهان فصل و وصل حيثيت بْعد داشتن (صورت جسميه) لازمه ذاتى جسميت است؛ اما به اين اصل اعتراض شده است:

لازمه بعددار بودن چيزى (صورت داشتن)، ماده بودن نيست؛ زيرا از لحاظ وقوعى بسيار اتفاق افتاده است كه ملائكه، تمثل مادى داشته‌اند چنان كه در آيه‌هاى مربوط به حضرت مريم مى‌خوانيم: «پس مريم از آنان پوششى برگرفت سپس روح خودمان را به سوى او فرستاديم تا به صورت بشرى بر او تمثل يافت».[1] افزون بر اين تمثيل بسيارى از مردم در زمان پيامبر، ملائكه و به‌ويژه جبرئيل امين را در موقعيت‌هاى گوناگون مشاهده‌

مى‌كردند. (براى مثال جبرئيل را بارها به‌صورت دحيه كلبى ديده و نشناخته‌اند كه دحيه كلبى است يا جبرئيل.) حال پرسش اين است كه آيا اين تمثيل و شكل يافتن بدون بْعد است يا با بُعد؟ اگر بدون بُعد باشد كه به قول استاد مطهرى نقطه مى‌شود و نقطه وجود خارجى ندارد؟ پس صرف توهم (و عدمى) خواهد بود و اگر بعد داشته باشد كه به يقين با صورت برجسته سه‌بعدى ظاهر مى‌شود. آيا در اين شكل سه بعدى كه البته‌گونه‌اى از آثار آنان است نه ذات حقيقى خودشان، لازمه‌اش اين است كه ذات آنها، مادى و جسمانى باشد؟ روشن است كه عقلًا چنين التزامى صحيح نيست؛ زيرا اولًا سه بعدى بودن از ذاتيات ماده نيست و ثانياً بْعد، مربوط به صورت است نه ذات؛ پس تمثل عقول و ملائكه در عالم ماده و جسم با صورت سه بعدى، ذات آنها را سه بعدى مادى‌


[1] - فاتّخذت من دونِهم حجاباً فأرسلنا إليها روحنا فتمثَّل لَها بشراً سويًّا؛ سوره مريم، آيه 17.

نام کتاب : تبيين و نقد نظريه ماده و صورت در فلسفه اسلامى و مقايسه آن با فيزيك كوانتوم نویسنده : مصطفوى، نفيسه    جلد : 1  صفحه : 176
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست