بوده‌ايد؟ آيا اين گرايش‌ها واقعاً كيفيت زندگى شما را بهبود خواهند بخشيد؟ اگر به محض خطور اين افكار به ذهنتان، بلافاصله متوجه شديد كه داشتن اين‌ها هم نمى‌تواند زندگى‌تان را تغيير دهد، با خود بگوييد: «چرا بايد به دنبال كارى بروم كه هرگز باعث نمى‌شود در زندگى احساس بهترى پيدا كنم؟» «به جاى اين كارها چه كارى مى‌توانم انجام دهم؟» و اينجاست كه اگر مشغول فعاليت‌هايى گرديد كه واقعاً نيازهاى شما (خواسته‌هاى فطرى) را پاسخ‌گو باشد، خواهيد توانست، احساس پوچى و خلأ خود را برطرف كرده و سعادت خود را تضمين كنيد.

3- از خودتان بپرسيد واقعاً پول، شهرت و قيافه را براى چه مى‌خواهيد؟

من بيان كردم كه گاهى انسان‌ها به ماديات مانند آماج و آرزوهاى نهايى خود مى‌نگرند. اما حقيقت اينست كه پول تنها براى خريد ضرورياتى مانند سرپناه، غذا و مانند آن خوب است و هرگز نمى‌توان با آن، اعتماد به نفس، آزادى و عشق را خريد. پس اگر در زندگى واقعاً به دنبال رسيدن به احساس رضايت درون خود هستيد، بدانيد كه راههاى كوتاهتر و مستقيم‌تر از راه پول درآوردن، زيبا شدن و ديگران را تحت تأثير موقعيت و مقام خود قرار دادن، نيز وجود دارند.

بار ديگر مانند قبل از خود بپرسيد كه آيا گرايش‌هاى مادى مى‌تواند مشكل شما را حل كنند يا اينكه تنها مشكلات شما را پيچيده‌تر مى‌سازند؟ اگر به اين نتيجه رسيديد كه اين مسير تأخير دارد، راههاى جديدتر و مستقيم‌تر را براى ارضاى خواسته‌هاى خود انتخاب كنيد. با دقت نگاه كنيد و ببينيد نيازهاى واقعى شما كدامند؟ آيا تنها هستيد؟ احساس قطع رابطه با جامعه خود مى‌كنيد؟ آيا به دنبال شغلى پر چالش‌تر و ارضا كننده‌تر هستيد؟ آيا به دنبال فرصت‌هاى بيشتر براى ابراز وجود هستيد؟ پس هر زمان كه توانستيد نيازهاى روانشناختى واقعى خود را تشخيص دهيد راحت‌تر مى‌توانيد راههاى پاسخ به آنها را بيابيد.

4- بار ديگر به روابط خود فكر كنيد.

ارتباط با ديگران خوشايندترين شيوه براى گذراندن اوقات انسان است، اما اگر اين روابط تيره و مشكل‌ساز باشند، اين كنجكاوى را برمى‌انگيزد كه چه اتفاقى افتاده است. آيا تا به حال زمان، انرژى و فكر خود را به اندازه رسيدن به پول و يا قيافه صرف ارتباط با ديگران كرده‌ايد؟ آيا با ديگرى احساس همدردى، ارتباط دو طرفه و هم دلى كرده‌ايد؟