11 بترس از اين كه مرگ، بين تو و توبه موعودت، فاصله بيندازد، اگر اين طور شود، خودت را تباه كردهاى.
فرزندم!
12 زياد، ياد مرگ كن؛
13 ياد جايى كه ناگهان در آن فرو مىافتى
14 و بعدِ مردن، به آن مىرسى؛
15 تا وقتى سراغت آمد، آماده باشى؛ كمربسته و مهيا؛
16 نكند ناگهانى غافلگيرت كند و مغلوب شوى؛
17 نكند رنگ و لعاب مردمى كه خيال برشان داشته، در دنيا مىمانند،
مردمى كه مثل سگ، دنيا را از هم مىدزدند، تو را گول بزند.
18 خدا كه از احوال اين روزگار پست، تو را خبر كرده،
19 خود دنيا هم به تو، خودش را معرفى كرده،
20 و زشتىهايش را نشانت داده.
21 مردمى كه پى دنيايند، سگهاى عوعوزن و درندگان شكارىاند؛
22 به هم چنگ و دندان نشان مىدهند؛
23 زورمندهاشان، بىزورها را مىخورند
24 بزرگهاشان، كوچكترها را تحت سلطه مىگيرند.
25 بعضىهاشان، چهارپاى رام و زانوبند دارند؛
26 بعضىها رها شده