همان جور كه خودش، خودش را وصف مىكند.
20 كسى با حكومتش در تضاد نيست؛
21 بوده و نابود، نمىشود؛
22 پيش از همه چيز است و آغاز و ابتدايى ندارد؛
23 بعد از همه چيز است و آخر و انتهايى ندارد
24 بزرگتر از آن كه دلى يا ديدهاى، تمام ربوبيت او را دريابد.
25 حالا كه اين حقيقت را دريافتى،
رفتارت، رفتار كسى باشد كه شأنى حقير دارد؛
26 قدرتى ناچيز،
27 ضعفى زياد،
28 و حجم بزرگى نياز؛
29 نياز به توفيق فرمانبرى، هراس از انتقام و ترس از خشم او؛
30 چون كه بىترديد، او جز به زيبايىها، فرمان نداده
31 و جز از زشتىها دورتان نكرده.
پسرم!
32 تو را از دنيا و حالتش، نيست شدن و دست به دست گشتناش، خبر كردم؛
33 از آخرت هم خبرت كردم؛ از آن چه كه آن جا براى اهلش آماده كردهاند.
34 براى هر دو جهان هم مثالهايى زدم؛ تا عبرت بگيرى و