responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه ثواب الأعمال و عقاب الأعمال شيخ صدوق نویسنده : کاظمي، محسن    جلد : 1  صفحه : 261

إبهاميهما مائة رحمة تسعة و تسعين لأشدّهم حبّا لصاحبه ثمّ أقبل اللّه عليهما بوجهه فكان على أشدّهما حبّا لصاحبه أشدّ إقبالا فإذا تعانقا غمرتهما الرّحمة فإذا لبثا لا يريدان إلّا وجهه لا يريدان غرضا من أغراض الدّنيا قيل لهما غفر اللّه لكما فاستأنفا فإذا أقبلا على المساءلة قالت الملائكة بعضهم لبعض تنحّوا عنهما فإنّ لهما سرّا و قد ستر اللّه عليهما- قال إسحاق قلت له جعلت فداك لا يكب [يكتب‌] علينا لفظنا فقد قال اللّه عزّ و جلّ- ما يلفظ من قول إلّا لديه رقيب عتيد قال فتنفّس ابن رسول اللّه 6 الصّعداء ثمّ بكى حتّى خضبت دموعه لحيته و قال يا إسحاق إنّ اللّه تبارك و تعالى إنّما نادى الملائكة أن يغيبوا عن المؤمنين إذا التقيا إجلالا لهما فإذا كانت الملائكة لا تكتب لفظهما و لا تعرف كلامهما فقد عرفه الحافظ عليهما عالم السّرّ و أخفى يا إسحاق فخف اللّه كأنّك تراه فإن كنت لا تراه فإنّه يراك فإن كنت ترى أنّه لا يراك فقد كفرت و إن كنت تعلم أنّه يراك ثمّ استترت عن المخلوقين بالمعاصي و برزت له بها فقد جعلته في حدّ أهون النّاظرين إليك.

... اسحاق بن عمار مى‌گويد، هنگامى كه در كوفه بودم، برادران مؤمن زيادى به ديدنم مى‌آمدند و من دوست نداشتم مشهور شوم و از اينكه به شيعه بودن مى‌ترسيدم مشهور شوم. به همين جهت به غلام خود دستور دادم هركس به ديدن من آمد و مرا خواست بگو اين‌جا نيست. در آن سال به سفر حج رفتم و هنگامى كه امام صادق 7 را ملاقات نمودم با من مانند هميشه نبود و با من سنگين برخورد نمود. عرض كردم: فدايت گردم. چرا اين‌گونه با من برخورد مى‌نماييد. فرمودند: زيرا تو با مؤمنين آن‌گونه برخورد مى‌كنى. عرض كردم: فدايت گردم من فقط از معروف شدن مى‌ترسيدم و خدا خوب مى‌داند كه چقدر آنها را دوست دارم.

فرمودند: اى اسحاق! از ديدار با برادران مؤمنت دلتنگ نشو. زيرا همانا هنگامى كه مؤمن برادر مؤمن خود را ملاقات نموده و به او خوش‌آمد بگويد، خداوند براى او تا روز قيامت خوش‌آمد مى‌نويسد. و هنگامى كه دست بدهند خداوند صد رحمت بين انگشتان شست آنها نازل مى‌نمايد كه نود و نه تاى آن از آن كسى است كه دوستش را بيشتر دوست دارد. آنگاه خداوند با روى خود به آنها رو كرده و به دوستى كه دوستش را بيشتر دوست دارد، بيشتر رو مى‌نمايد و هنگامى كه معانقه نمودند غرق در رحمت خداوند مى‌گردند و هنگامى كه فقط بخاطر خدا، نه‌

نام کتاب : ترجمه ثواب الأعمال و عقاب الأعمال شيخ صدوق نویسنده : کاظمي، محسن    جلد : 1  صفحه : 261
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست